همانقدر زیبایید که خوب اید
خوابهای روشن و زنده ای می دیدم. یکی دو صحنه اش حتی آنقدر روشن است که به درد اضاقه کردن به فیلمنامه ام کامه سوترای بخارا می خورد. نوعی الهام سینمایی! اما لابد خطی پس از آن مرا رسانده بود به بحث خوبی و زیبایی. چرا که در خواب به این فکر می کردم که چرا زیبایی دلنشین است و چرا همیشه زیبا زیبا نیست. چه اتفاقی می افتد که زیبا از زیبایی می افتد. و چه می شود که گاه صورتی نه چندان زیبا را زیبا می یابیم؟ چرا زیبایی همیشه دلنشین نیست؟ گاهی زننده است. گاهی فخرفروشنده است. گاهی