استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و صلح. در جنگ برادرکشی زیاد عذاب کشید. عمر معصومه طرفه دراز باد که دست دولتمند را گرفت مثل چندین کس دیگر از بزرگان و هنرمندان و اندیشمندان آن دیار را. در ایام جنگ. مدتی از پا افتاد. با تیر ترسانده بودندش. این را از خودش هرگز نشنیدم. گیسو می گفت. گیسو جهانگیری پیوند دهنده من با تاجیکان بود. مثل باقر معین. مثل محی الدین عالمپور. دولتمند را در لندن می دیدم. در خانه زهرا جزایری.