مدرنیسم ایرانی: تبدیل دایره به خط

دیشب می خواستم به تحلیل یک نمونه از ترجمه-تالیف های بی معنای شبه فلسفی مدعی مدرنیسم بپردازم که ماجرای تئو ون گوک بر ذهنم چیره شد و فکر کردم این کار را بگذارم برای شب دیگر. حالا می بینم دل و دماغ آن را چنانکه باید ندارم. یک صحبت ناهمجنس گاه چنان رشته انرژی ام را پنبه می کند که باید مدتی بگذرد تا زهر آن از تن و جانم برود. همیشه نمی توان محیط را فراموش کرد. گاه خود را تحمیل می کند.دیشب یادداشت خواندنی گاردین را هم در باره تهدید ناتو برای اروپا می خواندم. دلم می خواست

شب نشینی های رمضان در تهران: در ماه رمضان هر شب، از ساعت هشت تا دوازده ، در چند سالن شهر جشن رمضان برپاست(به جز شب‌های شهادت و..). هدف از این جشن‌ها تشویق پولدارها به کمک به اقشار آسیب‌پذیر اجتماعه. فقرا، بیمارهای کلیوی، سرطانی، ایتام و…در این شب‌ها تموم کارهایی که در تموم سال غیرمجاز شمرده می‌شه، و خیلی‌ها از قبل این‌ شب‌ها به نون و نوایی می‌رسن، همه کار مستحب، بلکه هم واجب می‌شه. هر شب تعداد زیادی هنرپیشه، خواننده، نوازنده، ورزشکار، گروه‌های موسیقی در این سالن‌ها برنامه اجرا می‌کنن. انواع و اقسام جک (باادبی و بی‌ادبی)… انواع و اقسام

ضدمقدس، تلویزیون و ترور

کشته شدن فیلمساز غیرمتعارف هلندی تئو ون گوک بار دیگر مساله برخورد اسلام و اروپا را مطرح کرده است. ون گوک در یک فیلم 10 دقیقه ای ( Submission به معنای اسلام ولی با معنی ضمنی انقیاد ) برای آنکه خشونت مسلمانان نسبت به زنانشان را نشان دهد زیاده روی کرد و به فیلم کوتاه خود جنبه ای تحریک آمیز اضافه کرد: نقش کردن آیات قرآن در باره زنا بر پشت زنی برهنه. او مدعی بود که چنین اتفاقی افتاده است. که زنی به جرم زنا شلاق خورده و بعد آیات زنا را بر پشت او به عبرت نوشته اند.من البته این داستان

منیژه دولتوا، خواننده نسل جوان تاجیکستان در حال پذیرایی با چای در پیاله به شیوه تاجیکی- عکس از: مهدی جامی

عکس: تصویر یا توهین

کارهای شادی قدیریان عکاس باسلیقه و هوشمند ایرانی از مجموعه عکس هایی که عکاسان ایرانی به نمایشگاهی در  پاریس می فرستادند حذف شده است. او در تمام این مجموعه از عکس هایش مثل همین که اینجاست یک شی خانگی یا آشپزخانگی را در فرمی مشابه استفاده کرده است. می گوید نمی داند چرا عکس هایش حذف شده است. می گوید:«این عکس ها آیینه خود من به عنوان یک زن ایرانی است. یک حس شخصی به خودم و همجنسان خودم. من یک زنم چه طور می توانم همجنسان خودم را به تمسخر و توهین بگیرم . من در این مجموعه از

آمریکا: جامعه مدنی بدون مشارکت سیاسی: رسانه های همگانی عمدتا در اختیار چند غول رسانه ای هستند. از این جهت صداهایی که در رسانه های همگانی شنیده می شوند بسیار محدودند. نخبگان فرهنگی و اهل فکر امریکایی در رساندن صدای خود به عموم افراد با دشواری مواجهند. اینترنت عرصه های بیشماری را برای آنان گشوده است امارادیو و تلویزیون عمدتا در اختیار امریکای شرکتی است که علاقه ای به گشودن باب گفتگو در عرصهء عمومی ندارد. این رسانه ها حتی در خبر رسانی به وظیفهء خود عمل نمی کنند و بسیاری از شهروندان از رسانه های خبری بین المللی برای مطلع

کاری از فیروزه گل محمدی نقاش و تصویرگر برجسته ایرانی برگرفته از سایت او

لیله القدر ما

میان این موج صراحت که ما به آن دل داده ایم وقت گفتگوی صریح با خداوند کی می رسد؟  هنوز به خداوند که می رسیم پاهامان می لرزد و هر چه از پدرسالاری پشت سر گذاشته ایم عیان در مقابل مان ظاهر می شود. خدای ما پدرسالار است.خدای ما فعال ما یشا است. نیازی به توضیح نمی بیند. جهان ملک طلق اوست. خواهیم یا نخواهیم او کار خود می کند. قید آن هم ندارد که ما دست کم سر از کار او درآوریم. این عقل که به ما ارزانی کرده است هم به او که می رسد از کار می افتد.

چگونه پست مدرن بنویسیم و حرف بزنیم: اهمیتی ندارد که شما از پست مدرنیسم چیزی ندانید، مهم این است که بتوانید به “زبان پست مدرن” سخن بگوئید. حتما برایتان پیش آمده که بخواهید دیدگاهی فرهنگی یا اندیشه‌ای خردمندانه را در جمعی از افراد فرهیخته مطرح کنید، اما حس می‌کنید که به نظر شما توجه نمی‌کنند یا خودتان را به اصطلاح “تحویل” نمی‌گیرند. علتش بی گمان این است که هنوز یاد نگرفته اید به زبان پست مدرن حرف بزنید.اولین چیزی که باید توجه کنید این است که در محافل سطح بالا زبان واضح و روشن به کار نمی‌آید. این بیان صاف

سیاست اخلاقی، سرگشتگی و ریاکاری

در بین همه نظرهایی که در باره انتخاب مجدد بوش دیدم نظر محمد علی ابطحی بسیار کمیاب بود. او در گزارش بسیار هوشمندانه روزنامه شرق(سیاستمداران ایرانی به چه کسی رای می دهند؟) و هم با آب و تاب بیشتر در وب نوشت دلیل ترجیح بوش بر کری را از دیدگاهی پراگماتیستی شرح می دهد:“دیروز خبرنگار روزنامه شرق از من پرسید که کدامیک از این دو، برای منطقه مفیدترند. گفتم حتماً باید بگویم که سگ زرد و اینها و هردو از هم بدترند و … یا می شود نظر داد؟ گفت بعضی از نمایندگان مجلس از این اظهار نظرها کرده اند، گفتم

Never on a Sunday? Religion is irrelevant to modern life, says Marilyn Mason. Not so, says Andrew Shanks, it is now more needed than ever Marilyn Mason and Andrew ShanksSaturday October 30, 2004 GuardianDear AndrewI hope that “Back to church Sunday” goes well, though I won’t be joining the churchgoers. I know that there are people who find support and comfort in religion, but I don’t, and I doubt whether society as a whole has much need of religion either. There are countless examples of religious societies that are hostile to change and to science, misogynistic and intolerant of difference

قبادی آینده سینمای ایران

امشب می خواستم چند کلمه ای در باره انتخابات آمریکا بنویسم. و اینکه به نظر من معنای رای به کری یا بوش چه خواهد بود و چه خصلتهایی از آمریکای امروز را بر پرده می افکند و کدام حسابها را جابجا می کند. اما دیدن فیلم بهمن قبادی حسابهای مرا به هم ریخت.قبادی را دیشب دیدم و با جمعی از دوستان چند ساعتی با هم گذراندیم. تازه آمده بود و خسته بود. ولی تا دیر وقت ایستادگی کرد. امشب هم که فیلمش در فستیوال فیلم لندن به نمایش در می آمد از صبح درگیر بود. من به دلیل مشغله کاری و  خبرهای انتخابات

تاجیکستان کشوری دو زبانه: به عنوان ناظر همراه با زرینه خوشوقت در یک کنفرانس خبری شرکت می کنم که آسیا پلاس از قدرت های بزرگ رسانه ای در تاجیکستان ( صاحب رادیو اف ام، خبرگزاری، هفته نامه) برگزار می کند تا برنامه خود را برای مسابقه پرطرفدار انتخاب ترانه سال معرفی کند.حضور خبرنگاران جوان که تقریبا همگی دور و بر ۲۵ سال سن دارند مرا خوشحال و شگفت زده می کند. نیم آنها دختران جوان تحصیلکرده در روزنامه نگاری اند. فعال و با چشمان پرسشگر و پرنشاط. و خوش پوش! از دوسال پیش که اینجا بودم تعداد روزنامه ها بیشتر

شوک انتخاباتی اکتبر

در محافل رسانه ای در این ماهها هر از گاهی این بحث بود که نزدیک به روز انتخابات در آمریکا باید منتظر یک خبر داغ بود. معمولا بحث از این بود که این بار به جای صدام حسین احتمالا یک روز از خواب برمی خیزیم و می بینیم بن لادن است که دستگیر شده است. صحبت از این بود که خب آمریکایی ها می دانند که بن لادن کجاست اما گذاشته اند این بیگ نیوز خود را در زمان مناسب فاش کنند تا حداکثر بهره برداری را از آن بکنند.معلوم شد این حدس و گمان ها بیراه نبوده است. اما این بار

از نثر زیبایش لذت می برید یا از نوستالژی خواستنی اش خود دانید: از خستگی و کار زیاد اصلا نتوانستم از این روز قشنگ لذتی ببرم. آسمان را تنها در دو نظر دیدم.دوسه روز آینده را هم سخت سرگرم دفع جهل و کسب علم خواهم بود. چند روز است که نتوانسته ام فیلمی تماشاکنم. در عوض آنقدر روزنامه های مهم دهگانه ی این جزیره ی خضرا را که هشتصد روزنامه دارد ورق زده ام که دیگر معنی کلمات را نمی فهمم. دنبال چیزی می گردم مثل یک کاشی کوچک، مثل یک تکه آینه ی شکسته، مثل یک تکه کاغذ لای دیوار،

القاعده ایرانی: یکی از خطرات جدی شرایط فعلی سربرآوردن جریاناتی است که صدای پای خشونتهای القاعده ای و زنده شدن تفکر قتلهای زنجیره ای از آن به گوش می رسد. با این تفاوت که این بار اینها به عنوان تئوریسین، بدون وابستگی به حکومت، از موضع ارزشی و انقلابی سخنانی را در شرایط حساس فعلی مطرح می کنند که یقیناً امنیت ملی را هدف قرار داده اند. دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی موازی و غیر موازی هم یقیناً اگر از موضع امنیت ملی به این مسأله توجه کنند حتماً همین عقیده را خواهند داشت.سخنرانی های CD شده  یکی از دکترین های این

افسانه جهانی شدن هنر و ادبیات ما

خب ممنون از رامین جهانبگلو که تکلیف ما را روشن کرد و فرمود: “در اکثر رشته‌‏های هنری سخن تازه‌‏ای برای امروز نداریم.” این تازه ترین نمونه از زنجیره گوئیا بی پایان اظهارنظرهای ناامیدانه روشنفکران ماست که من از سالها پیش به این سو شنیده ام. محور همه این اظهارنظرها این است که: “نداریم”. رند عالم سوزی سالیانی پیش مرا از این گفتمان ناامیدی نجات داد و در گوشم خواند که: اینهمه گفتن از نداریم نداریم؛ خب برادر تو که عمری صرف اعلان این نداریم ها کردی رفتی گوشه ای از این نداشته ها را داشته کنی؟ آن موقع می گفتند نقد

شارون مبشر صلح

به مناسبت تصویب طرح شارون در پارلمان اسرائیل برای خروج یکجانبه از نوار غزه. – فکر کنم دیگر چیزی برای ویران کردن در غزه باقی نمانده بود. نزدیک بودن انتخابات آمریکا را هم از نظر دور نداشته باشید. کاریکاتور نقل شد از: گاردین، ۲۷ اکتبر (به این کاریکاتور لینک ندارد یا من نتوانستم در سایت گاردین پیدا کنم. اسکن کردم! – نمی شد ازش گذشت.)  

بنیاد نیکوکاری ورارود ثبت شده در بریتانیا برای کمک به تاجیکستان. مدیر: زهرا جزایری (عکس روی جلد بروشور: مهدی جامی، نشانه: حمید جامی)

بعضی روزها

در راه که می آیم صفحه ای از گاردین را می خوانم در نقد و ستایش جان لاک و تاثیر او بر فرهنگ بریتانیایی. فکر می کنم متفکرانی که بر ما تاثیر گذاشتند کیان بودند؟ ایرانی هم در میانشان بود؟ یا هر که بود فرانسوی بود و با ترجمه های ناقص و ناتمام بر ما تاثیر گذاشت؟ یا اگر ترجمه درستی شد از تفکر پسینی و پیشینی او با خبر نشدیم و هیچگاه او را در ظرف زمانی اش نشناختیم و ندیدیم. یا اگر ایرانی بود بزودی از خجالت اش درآمدیم و انتقام ایستایی خود را از پویایی او گرفتیم. فیلم

Tajik Compiled by Azam NematiOctober 24, 2004iranian.comThe long wait is over! The beautiful, memorable and everlasting songs by the legendary singer Tajik can be enjoyed time and again in the greatest hits album “Nakhlestaan“. I find it amazing how many people remember the lyrics of Nakhlestaan or Maygoon. I was a child when those songs were released but I loved the voice even then. Tajik is truly a unique singer and his beautiful voice has no parallel. I love every song on this album and listen to them every day. My sincere gratitude to Dr. Meshginpoosh for converting the album

یاس و نخلستان

آخرین بار که با لذت ترانه های عامه پسند را شنیدم در عین خوش بود. در همان دوره سربازی هم بود که پیوند خود را با هر چه که مردمی است و از مردم بازیافتم. سالها بود که در کتاب زیسته بودم. سربازی و جبهه مرا به زندگی مردم وارد کرد. امشب که بار دیگر لذت شنیدن ترانه های محبوب نوجوانی ام را پیدا کردم تا سالهای دهه ۴۰ و اوایل ۵۰ بازگشتم. در خیابانهای معصومیت مشهد. یادم هست که عاشق بودم. سفری رفته بودم به اهواز و بعد از یکماهی به شهرم بازمی گشتم. دختری که دوست می داشتم گویی

به اندازه تیراژ یک روزنامه ترک هم کاغذ روزنامه نیست

بحران کاغذ به شرق رسید. دیروز تا ساعت ۵ بعد ازظهر شرق کاغذى براى چاپ نداشت و عاقبت آنقدر کاغذ فراهم شد که تنها ۲۴ صفحه از روزنامه به چاپ برسد، همان طور که مى بینید صفحات زندگى فقط به دلیل نبود کاغذ از روزنامه امروز غایب است.بحران کاغذ چند ماهى است که گریبان مطبوعات را گرفته است البته این کیمیا شدن کاغذ بیشتر به جراید غیر دولتى لطمه مى زند، وگرنه نشریاتى که بودجه دولتى و امکانات عمومى را در دست دارند،یا ذخیره کاغذ خود را از قبل مهیا کرده اند و یا آنقدر تمکن مالى دارند که بتوانند با قیمت بالا کاغذ را از

Gabriel Garcia Marquez: Love, passion and a melancholy man By Nicholas Caistor ۲۳ October 2004Independent It is rare for a publisher to rush forward publication of a novel to try to pre-empt pirate editions. But this week, Norma publishers in Colombia have been forced to bring out the latest book by Gabriel Garcia Marquez after illegal vendors had apparently sold more than 13,000 cheap copies on the streets of his home country of Colombia.Of course, Garcia Marquez is no ordinary novelist, and his latest book, in Spanish called Memorias de Mis Putas Tristes (in English, Memories of My Melancholy Whores)

افسون سفر: در راه که می آیم، گاه با طاق نماهای صحن و ایوان سالخورده جایی همصدا می شوم و از آن پایین می گردم بدنبال جانمایه های بودنم لابلای پیچ و تاب اسلیمی های چنبره زده روی گنبدی یا چفدی بر بلندای ایوانیغروب که می شود لب حوض جا می مانم، پای رفتن برایم نمی ماند، آسمان با زمین گره می خورد و بنای ملکوتی اش را با صدایی آشنا و خوش الحان در کالبدی استوار میان نهانخانه پر عطشم خشت به خشت از تار و پود نگاهی که کشانیده ام تا بدانجا شکل می دهد، حی علی الصلاه 

دانی کجاست جای تو؟ خوارزم یا خجند

شنبه ۲ آبان ۸۳ گزیده یاداشتهای سفر به ازبکستان و تاجیکستان ؛ بخش چهارم دوشنبه،۳۰ آوریل: دیدار با استاد فلکدولتمند در دو سالی که ندیده امش کلی لاغر شده است. خودش می گوید ۱۳ کیلو وزن کم کرده. مدتی طولانی بیمار بوده است. تازگی یکی از پسرانش هم در تصادف سختی مجروح و بستری شده. اختلاف درازمدت اش با تلویزیون و مدیر سابق آن هم دلسرد و دلشکسته اش کرده. با آنکه مدیر کهنه حال رفته و مدیر نو شخصی دانشگاهی و فرهنگدوست است و در همین چند ماهی که آمده به دلجویی هنرمندان و از جمله دولتمند برخاسته اما

دنیای کافکایی نمایشگاه ناجا: …از عکسهای معتادان و متکدیان که بگذری به عکس دخترانی برمیخوری که در حال قدم زدن هستند ، هر چه سر تا پایشان را نگاه می کنی نشانی از آسیب اجتماعی در آنها نمی بینی و وقتی ناچار از مسؤول غرفه در این باره سؤال میکنی در پاسخ میگوید این افراد به تنهایی در حال ولگردی هستند.حالا که با دیدن این غرفه، کاملا خطر حضور دختران در جامعه را درک کردی ، نوبت به فاجعه بعدی میرسد که نیروی انتظامی تنها نهادی است که از وقوع و شدت آن آگاه شده است! در غرفه حفاظت اطلاعات

رویاهای هسته ای ما ایرانیان

ما ایرانی ها اهل قمار نیستیم اما از ریسک های بزرگ لذت می بریم. شاید به همین دلیل است که بیشتر مردم صرف نظر از گرایش سیاسی خود ظاهرا از توانمند شدن ایران در عرصه قدرت هسته ای حمایت می کنند.فرانسیس هریسون خبرنگار بی بی سی در تهران در پایان گزارشی شنیدنی در این باره، که در آن نظرات مردم تهران را منعکس می کند، می گوید: دستیابی به توان هسته ای دیگر یک مساله اقتصادی یا سیاسی نیست؛ امروز  این موضوع به غرور ملی تبدیل شده است. در معناشناسی این غرور ملی کمی تامل کنیم:۱ ایرانیان از وارد شدن به بازی بزرگان لذت

خودمحوری روشنفکر ایرانی: محمد حقوقی در گفتگویی به مناسبت همایش شعر معاصر فارسی در ایران که درآن شاعران فارسی زبان غیر ایرانی هم شرکت دارند گفته است: شعر تاجیکستان و افغانستان و ازبکستان اصلا قابل مقایسه با شعر ایران نیستند و در کنار هم قرار گرفتن شاعران این کشورها اصلا سودی برای شاعران ایران در بر نخواهد داشت. جنابشان به قول ایلنا در ادامه تصریح کرده اند: شعر افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان در مقامی نیستند که در کنار شعر معاصر ما قرار بگیرد چه برسد به این بخواهد ابراز وجود کنند. (پایان نقل از ایلنا)فکر کردم درست که ما جماعت ایرانی گاه