مهدی خلجی همانطور که در این خداحافظی زیبا و رندانه نشان داده است نویسنده بزرگی است و زبان فارسی در دست اش رام رام است. من باور ندارم که کسی چون او نوشتن را ترک خواهد گفت. او بزودی بازخواهدگشت تا این بار از آن چیزهایی بگوید و بنویسد که مثل او هیچ کس نمی تواند گفت. برای بقیه چیزهای گفتنی که او تصور می کرد گفته نشده دیگران هستند. من از همه بیشتر با او به بحث پرداختم و از همه بیشتر شاید قدر او را می شناسم. او رفیقی بی نظیر است با ذهنی تیز و زبانی صریح. اما در آنچه کتابچه به آن شهره است راهی رفته است که امروز آن را بن بست می بیند. من بی گمانم که او به میان ما باز خواهد گشت. با حیاتی نو. به تصمیم او احترام می گذارم و در آن نه آزردگی یا کناره جویی که شناخت می بینم. و مشتاقانه منتظر بازگشت او می مانم. جهان ایرانی ما به کسانی چون او سخت نیازمند است.
در وب: علی اصغر سیدآبادی، در ستایش صدایی که خاموش شد، هنوز
داریوش محمد پور، اندر حدیث مدارا و دموکراسی، ملکوت
انقلاب؛ افسانه و آسیب خلقی شدن
در میان افسانه های سیاست در دوران مدرن کمتر افسانه ای به جذابیت و فراگیری و ویرانگری «خلقی شدن» است. تجربه های انقلابی قرن بیستم