Category: دسته بندی عمومی

سیمرغ قهرمان یا سی مرغ قهرمان

در دو سوی بحث از قهرمان که امید و نیکان طرح می کنند من با درک نیازی که نیکان می گوید به شیوه نگاه امید نزدیک ترم. قهرمان به معنایی که نیکان می خواهد دیگر به وجود نخواهد آمد. اما من نوستالژی او را که شاید نوستالژی همه ما باشد درک می کنم: ما از دوره قهرمانان گذشته ایم و

اکبر گنجی: “آقای خامنه ای باید برود” اکبر گنجی، روزنامه نگار زندانی که هم اکنون در اعتصاب غذا به سر می برد، خواستار برکناری آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، از قدرت شده است. آقای گنجی در نامه ای به آیت الله حسینعلی منتظری، از روحانیون بلند پایه ناراضی در ایران، که در روز جمعه (۳۱/۴/۸۴) نوشته شده،

ضدیت با شبکه

این روزها دیده ام بعضی از دوستان از ناتوانی ایرانیان در ایجاد شبکه حرف می زنند. شبکه که می گویم منظورم تمام صورتهای انسانی گروه است از حزب تا حلقه وبلاگی. من هم فکر می کنم حقیقتی در این ماجرا هست که ما را به سمت کار فردی می راند. بعضی از آنها را شماره می کنم: یک کار جمعی در میان تقریبا

چهره های اسلام مسجدی در ساحل – از سایت تازه تاسیس هنرهای اسلامی (از طریق علیرضا دوستدار)؛ جای این سایت در سایتهای فارسی خالی بود. چقدر از چهره های اسلام زیر خشونت افراطیون پنهان است …

ماندایی ها یا صابئینیکی از شگفت ترین مذاهب ایرانی/بین النهرینی از آن مردم صابئی است. آنها که عطر تقدس باستانی آب را با خود دارند و نسب خویش را به یحیای پیامبر می رسانند. این عکس بخشی از عکس زیبایی است که حسن سربخشیان در وبلاگ خود آورده و مجموعه ای از آنها را در اختیار خبرگزاری میراث قرار داده

لبه تاریکی

با یاد جوانی الهه که پرپر شد اما کریون زیباست. باهوش و تحصیلکرده است. فعال اجتماعی است. روحیه انتقادی دارد. قابل تحمیق سیاسی نیست. او همه چیزهای خوب و خواستنی و داشتنی را برای لذت بردن عمیق از زندگی و رسیدن به قله انتظارات خود داراست. اما او به هیچکدام نمی رسد. زندگی اش در آغاز راه پایان می گیرد.

ریاکاری و جسارت

اولریاکاری دشوارترین و دلهره آور ترین شرارتی است که انسان می تواند دنبال کند؛ لازمه ی آن مراقبتی است دائمی و اضطرابی است غریب، مثل زن بارگی و شکمبارگی نیست که بتوان در اوقات فراغت به آن پرداخت؛ مشغله ای است تمام وقت.خواندید؟… این جمله ی زیبای جناب سامرست موام را بی هیچ دلیل خاصی از کتابِ دو زبانه ی

از این مجموعه عکس زیبا در فلیکر با عنوان: من ایران را دوست دارم (از طریق ساده تر از آب که عکاس خوشدست و خوشنظر را رضا نظام دوست معرفی کرده است)

چرا آدمکش ها اعتصاب غذا نمی کنند

ظاهرا دیگر کسی از مقامات از ماندن گنجی در زندان دفاع نمی کند. اما می گویند اگر او را آزاد کردیم این سنت بدی می شود که ممکن است بقیه زندانیان نیز از آن برای فشار وارد کردن به مقامات استفاده کنند. در میان همه دروغهایی که در باره گنجی و مسائل پیرامون او مطرح می شود ظاهرا این نکته

حجاب و تفاوت

ذیلی بر نامه اکبر گنجی اکبر گنجی از هزینه سنگین تفاوت می گوید. اما تفاوت چیست؟ مطلوبیت آن از کجاست و چرا در ایران باید برای آن هزینه سنگین پرداخت؟ ایده اصلی من در توضیح مساله این است که مقوله حجاب در وسیع ترین معنای آن مانع تفاوت است و مساله فقط سیاسی نیست. حجاب فقط روسری و چادر و

چرخه باطل سرخوردگی و مجازات تفاوت

۱ مسئله اصلا ربطی به قهرمان سازی ندارد. مسئله این است: یک فرد را به دلیل عقاید و نظرات دگراندیشانه اش سالهاست که حبس کرده‌اند امّا به این اقدام غیر منصفانه، غیر عادلانه و نامشروع، کفایت نکرده و او را ممنوع از تلفن و ممنوع از درمان بیماری کرده‌اند، می‌گویند یا باید توبه نامه بنویسی و تمامی عقاید پیشین خود

ای کاش می توانستم تا گل برات بفرستمیا بهر روزه داری هات نقل و نبات بفرستم شوریده وار امشب را با واژه عشق می ورزمتا با دمیدن خورشید شعری سزات بفرستم ای کودکی که دیروزت موقوف نی سواران شد اکنون که مرد میدانی اسب و قبات بفرستم ابلیس را ز خود راندی از دل غبار افشاندیپاداش این دل آگاهی شکر

حضانت جوجه ها در مقدمه حدیث دیگران آوردم که نمی دانم چگونه می شود به نوشی ها کمک کرد ، می توانم کلیاتی را مطرح کنم اما در کار حقوقی هر پرونده علی حده است ، باید وکیل در تمام جزئیات وارد شود ، کار خم رنگرزی نیست. دستگاه قضایی ما فاسد است این بزرگترین سد در برابر وکیل است،

انفعال در برابر قتل عام

برای مانیکاریکاتور بالا تحسین و تعجب مرا برانگیخت. در جو سنگینی که بعد از بمبگذاری های لندن احساس می شود جسارت کاریکاتوریست تحسین برانگیز است که بگوید آنچه در خانه بر سرمان می آید از آن چیزهاست که در خارج خانه به دیگران روا داشته ایم. خرد بریتانیایی در نقادی بی رحم خود بی نظیر است. اما آنچه اسباب تعجب

نوشی و نگرانی هایش

انگار این روزها فقط می توانم اضطراری بنویسم یا در باره مسائل اضطراری. وضعیت نوشی نگران کننده است. بیشتر از بابت خودش و روحیه اش می گویم. جوجه های او خردسالترین و مشهورترین و دوست داشتنی ترین اعضای وبلاگستان بودند و باز هم خواهند بود. اما من در دقیقه اکنون برای خود نوشی بیشتر نگران ام. بردن بچه ها به

نامه ای به نوشی نوشی عزیز، من بیش از پنج سال است از جوجه‌ام دورم. فقط دور نیستم، که حتا در عصر پیشرفت تکنولوژی ارتباطات، هیچ گونه ارتباطی با او نمی‌توانم داشته باشم. مادر و بسته‌گانِ نزدیک‌اش دخترم را از داشتن هرگونه تماسی با من پرهیز داده‌اند. حتا نمی‌گذارند پدر و مادرم هم او را ببینند، حتا خانه‌ و شماره‌ی

مدیریت بحران

۱ همه چیز آماده مقابله بوده است. پلیس آرام و مطمئن کار خود را می کند. تقریبا تمام آمبولانس های شهر هم به لندن مرکزی فرستاده شده اند. فرمانده پلیس می گوید در خانه بمانید تا اوضاع ثبات پیدا کند. شهر یکباره از حرکت بازایستاده است. فقط صدای آژیر است که قطع نمی شود. ۲ از اول کسی نگفت که

آینه های رضا دقتی دوست عزیز، برایت از کابل مینویسم. کابل، نماد کشوری که با سفری به آن مهرش را برای همیشه به دل خواهی گرفت. راههای بسیاری به کابل منتهی میشوند و من ازبیست و پنج سال پیش در افغانستان پای برهمان راهی گذاشته ام که مردم این سرزمین گرفتار در میان توفان ظلمت و جنگ طی کرده اند.

ماه سمرقند محمود عزیز،ماه سمرقند حاصل یک تجربه نابهنگام است. من سالها به شعر آلوده بوده ام ولی هرگز دست به غزل و مثنوی نشده بودم. ماه سمرقند گزیده کارهای یک دوره است از شعرهای آزاد و کلاسیک من  که نخست با این شعردر سمرقند آغاز شد:باران مثل شعر بر سمرقندمی باردو گنبدهای نیلوفرینگونه های خیس ترکان خوبروی را می مانندو شهرمثل

گفتمانی تازه برای ما: مبارزه با فقر و فساد و تبعیض

توجه: این یک نوشته عمومی نیست!  تئوری پردازی و گفتمان نویسی هم نقطه قوت اصلاح طلبان و نیروهای دموکرات بوده است و هم پاشنه آشیل آنها. از نظر ارتباطات اجتماعی نقطه قوت اش اینجا ست که توانسته است گروههای متفرق منتقدان و دگراندیشان را حول برنامه و گفتمان خود جمع آورد و به نتایج ارزشمندی در طول سالهای پس از دوم

برای تفریح سالمکاش در دوشنبه بودم. آنجا هم زندگی است هم تفریح. بهتر از هنر چه تفریحی؟ و بهتر از دیدن یاران و شنیدن هفت قرائت فلک در نمایش هفت دادران (برادران): و این هم شیخنا استاد دولتمند خال مردی که فلک را احیا کرد و به گوش جهان رساند. مردی مردستان از روستاهای ختلان. بر دستانش بوسه باد: برای دیدن

وبلاگستان در تعطیلات و قضیه خلع سلاح

یک گفتگوی درون حزبی! “با انتخابات مردمى و آزاد بدون اینکه شوراى نگهبان یا قدرت دیگرى دخالت نماید مجلسى از نمایندگان منتخب همه اقشار و‏ ‏طبقات جامعه تشکیل شود و این مجلس علاوه بر تصویب قوانین بر اساس موازین اسلامى براى مدیریت کشور در مرحله اجرا فردى صالح‏ ‏و لایق را براى مدت معینى انتخاب نماید و اهرمهاى قدرت را

جمهوری دروغ امروز ۱۹ روز از اعتصاب غذای من می‌گذرد. مرا در سلول انفرادی بند ۲۴۰ حبس کردند ومجازاتهای اضافی دیگری چون ممنوع التلفن بودن ، ممنوع الملاقات بودن ، ممنوعیت مطالعه روزنامه و ممنوعیت استفاده از هواخوری را برمن تحمیل کردند. دروغ در نظام‌های اقتدارگرا ، از رذیلت به فضیلت تبدیل می‌شود. دروغگویان مدعی‌اند: زندانی سیاسی نداریم، سلول انفرادی

! ما گروگان ایم

می گویند احمدی نژاد ممکن است در گروگانگیری شرم آور سفارت آمریکا دست داشته بوده باشد. سه ملاحظه: اولا از نظر من دعوا اصلا بر سر واقعیت ماجرا نیست. آمریکایی ها دارند با احمدی نژاد لاس می زنند! یک جور سلام و احوالپرسی غیرمتعارف. دارند طرف را وزن می کنند و واکنش هاش را می سنجند تا این آدم ناشناخته را

توضیح المسائل انتخابات هدایت شده

احمدی نژاد مشروعیت ندارد؛ کارآمدی دارد؟ حاکمیت در ایران یکدست می شود. این پایان بسیار چیزهاست. قرار بود ملت اصلاح طلب حاکمیت را با روش های مردمی که منشا قدرت اش بود به نفع اصلاحات یکدست کند. نتوانست. حاکمیت سلطانی دولت را با روش های امنیتی که منبع قدرت اوست با حاکمیت یکی کرد. هزینه یکدست سازی حاکمیت برای رهبری

منطق گفتگو از شکست

شکست در کدام چارچوب ؟نوشته محمد حیدری آقای محمد قوچانی مطلبی نوشته برای وبلاگ علی معظمی که به نظرم مطلب خوبی است. و درواقع یکی از مهمترین حرفهای مکرر بخشی از اصلاح طلبان را مطرح میکند.به همین دلیل به نظرم رسید که نباید این نوشته را بی پاسخ گذاشت. مهمترین محور حرف او هم این است که ما باید بپذیریم

Ahmadinejad was a founder of the group of young activists who swarmed over the embassy wall and held the diplomats and embassy workers hostage for 444 days. Somewhere in the BBC archives is the interview I recorded with him and his colleagues, long after the siege was over. They all seemed rather similar – quiet, polite, but with a burning

محسن رضایی: برخی از نظامیان خود را مسئول اصلاح سیاستمداران و نخبگان و مردم و حتی علما می‌دانند از بین رفتن دستاوردهای دوره مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، به دلیل وجود نیروهای مسلح غیردمکراتیک محمدعلی‌شاه و محمدرضاشاه بود و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی، به ویژه حفظ آزادی و دمکراسی تاکنون، به خاطر وجود نیروهای مسلح دمکراتیک و مردمی در ایران بوده

دموکراسی ایرانی، تقلب و درویشی

در باره اخلاق شکستدر نگاه به ماجرای تقلبات انتخاباتی، بیشتر، سوی متقلبان دیده و بررسی شده است. اما فهم این ماجرا بدون بررسی سوی دیگر ناقص است. در واقع تحلیل این سوی دیگر برای شناخت ما جماعت ایرانی بسیار اساسی است. می کوشم نکاتی را قلم انداز بیاورم اما آنچه می آورم لزوما فهرست همه مسائل قابل طرح نیست. شما

Shock as Iran elects hardline president  A man whose name does not even appear in the most recent edition of Iran’s political Who’s Who Robert Tait, TehranSunday June 26, 2005The Observer His admirers hail him as Iran’s Robin Hood, his critics a religious extremist. But yesterday Mahmoud Ahmadinejad became the president elect of Iran, basking in an electoral landslide few

کاملا قابل پیش بینی! از: جمیله کدیور (برای علیرضا و هر کس دیگری که فکر می کند احمدی نژاد دل اکثریت مردم را برد و برنده یک انتخابات واقعی است): ۱- اصلا آدم بدبینی نیستم حتی در بدترین شرایط؛ ولی وقتی در انتخابات مجلس پنجم شیراز به همت مثلث حاکم بر استان از مقام دوم به مقام پنجم تنرل کردم و کاندیدایی

بازی تمام شد

رفسنجانی شکست خورد! شکست او بمب خبری خواهد شد. اما من شکست او را نه وقتی که احمدی نژاد حائز اکثریت اعلام شد فهمیدم بلکه وقتی فهمیدم که رفسنجانی گفت به هر خانواده ایرانی ۱۰ میلیون تومان سهام می دهد (یاد معین افتادم با آن وعده های نشدنی! فقط آدمی که می داند انتخاب نمی شود اینطوری حرف می زند یا

مبارک باشد! خوب ظاهراً که بله! حال‌تان چه‌طور است؟! حال کردید؟ ما بیش‌تر. خلاصه این‌که نمردیم (یعنی هنوز نمرده‌‌ایم) و بعد از بیست و پنج سال جمهوری اسلامی انتخاب رئیس جمهور دولت کریمه را هم دیدیم. راستش من یکی الآن با تحلیلِ اوضاع مشکلی ندارم؛ مسئله‌ام این است که نمی‌دانم خودم را چرا نمی‌توانم بفهمم؛ الآن که ساعت نزدیک یک

نام و ننگ در انتخاب های اضطراری

برای عباس معروفی بدون شک باید گفت که وضعیت امروز در ایران مثال یک انتخابات واقعی و حتی نیمه دموکراتیک هم نیست. حکومت معمولا بسته ایران تنها در زمان های محدودی مانند انتخابات به روی عامه مردم باز می شود و آنها امکان می یابند که خود را نشان دهند و خواسته های خود را مطرح سازند. به دلیل فقدان

هاشمی شانس زیادی ندارد * جعبه‌ی شیرینی را گرفت جلوم که: بفرما!-دستت درد نکنه! برا چیه؟– شیرینی احمدی‌نژاده.* آبدارچی هم چای که جلویت می‌گذارد می‌گوید: احمدی‌نژاد یادتون نره!* امروز دیدم روی دیوار شعار نوشته اند: تا دولت رجایی یک یا علی دیگر.* پسرک دوچرخه سواری از کنارم رد شد. از همسایه‌ها بود، ۱۵-۱۶ ساله. عبورکنان گفت: به احمدی‌نژاد رای بدید!*…

عصبانی از راست، بیمناک از شب فاشیسم: شاید بتوان گفت مهمترین حقیقتی که در انتخابات بیست و هفت خرداد آشکار شد سترونی جناح راست بود. کسب شش میلیون رأی با توسل به همه ترفندهای طبیعی و ماورای طبیعی، بسیج خرافات و کینه توزی ها و نهایتاً تقلب و اعمال نفوذ، نشانگر محدودیت ذاتیِ قدرت این جناح است. تضاد حیات سیاسیِ

خاموش کردن چراغ رابطه

عکس از وبلاگ تخته سیاه همه دنیا شنیده اند که روزنامه ها را بسته اند اما به روزنامه هایی که هنوز بسته نشده گفته اند حق ندارید خبر را چاپ کنید!  

رای به رفسنجانی: ۱ بر اساس چانه زنی غیرممکن (خیالبافانه/نسیه)  باید رای خود را مشروط کنیم و آن را به آینده سیاسی آقای‌ هاشمی ، چه در موضع رئیس جمهور آینده و چه در جایگاه نایب رئیس خبرگان رهبری، پیوند و گره بزنیم. این شرط البته به گونه‌ای نیست که اگر پذیرفته نشود و یا مورد توجه قرار نگیرد بر رای