انفعال در برابر قتل عام

برای مانی

برگرفته از روزنامه تایمز
کاریکاتور بالا تحسین و تعجب مرا برانگیخت. در جو سنگینی که بعد از بمبگذاری های لندن احساس می شود جسارت کاریکاتوریست تحسین برانگیز است که بگوید آنچه در خانه بر سرمان می آید از آن چیزهاست که در خارج خانه به دیگران روا داشته ایم. خرد بریتانیایی در نقادی بی رحم خود بی نظیر است. اما آنچه اسباب تعجب من بود چاپ این کاریکاتور جسورانه در روزنامه راستگرای تایمز بود. اینکه تایمزی ها هم به روزنامه هایی مثل گاردین چپگرا پیوسته باشند نشانه قابل تاملی است.

نه دوست من مانی عزیز، نه من و نه هیچ کس دیگری در این مملکت نمی گوید که کشته شدن مسلمانها در عراق و افغانستان و فلسطین خوب است و کشته شدن مردم در لندن بد است. هیچ کس. اما در این میان چه می توان کرد؟ شاهد قتل عام بود و راضی بود؟

سینا مطلبی دوست خوشفکر من همیشه حرفهای شنیدنی دارد. امشب از نوشی سخن می رفت و اینکه بعضی فکر می کنند نوشی مهم نیست باید به گنجی پرداخت. اما او بدرستی می گفت که اگر از اعتنا به حق نوشی خودداری کنیم گرفتن حق گنجی هم دردی دوا نمی کند.

من متحیرم که چرا مسلمانها منفعل اند. چرا یک تظاهرات عظیم ضد ترور بر پا نمی کنند؟ وقتی یک کاریکاتوریست می تواند بسادگی حرف خود را بزند چرا مسلمانها فکر می کنند اگر بر ضد قتل عام هایی که به نام اسلام انجام می شود موضع گرفتند موضع متجاوزان به کشورهای مسلمان را تقویت کرده اند؟  

من این روزها باز به این می اندیشم که درون ذهن یک تروریست انتحاری چه می گذرد. چه می شود که کسی حاضر است خود را منفجر کند؟ به امید به دست آوردن چه چیزی؟ چرا حاضر است مسلمان و مسیحی و پیر و جوان را بی آنکه بشناسد به قتل برساند به نام دین؟ و کدام دین؟ آیا اسلام یعنی وهابیسم؟ اینها مسلمان اند یا مانویان جدید؟ چرا همه این بمبگذاران از پاکستان می آیند یا پاکستانی تبارند؟ آیا ما گروگان پاکستانی ها شده ایم؟ چرا هیچ بمبگذاری ایرانی نیست؟ روشنفکران دینی ایران چه می کنند؟ اگر قتل عام به نام اسلام مساله مهمی نیست چه چیزی مهم است؟ این مشکل به دست مسلمانها اگر حل نشود به دست چه کسی حل خواهد شد؟ آیا ما باید سرنوشت مان را بدست افراطیونی بدهیم که به جنایت آشکار مشروعیت می بخشند؟ فرق ما با صربهایی که مسلمانان را در سربرنیتسا قتل عام کردند چیست؟

حوصله گفتگوی بیشتر ندارم. امشب پس از شنیدن گفتتگوی بی بی سی با نادر مزکا همسر زنی ایرانی که در کنار بمبگذار بوده است و تکه تکه شده حال درستی ندارم. بهنار مزکا آدمی ضد جنگ بود. ببین به دست چه کسی جانش را باخت. چنان که جسدش هم پیدا نیست. باید از روی دندانهاش بشناسندش… …

تحمل شنیدن اش را دارید؟ اینجاست.

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن