رای به رفسنجانی:

۱ بر اساس چانه زنی غیرممکن (خیالبافانه/نسیه)

 باید رای خود را مشروط کنیم و آن را به آینده سیاسی آقای‌ هاشمی ، چه در موضع رئیس جمهور آینده و چه در جایگاه نایب رئیس خبرگان رهبری، پیوند و گره بزنیم. این شرط البته به گونه‌ای نیست که اگر پذیرفته نشود و یا مورد توجه قرار نگیرد بر رای روز جمعه من و تشویق دیگران به شرکت گسترده در دور دوم اثری داشته باشد. ما چاره‌ای جز شرکت کردن و رای منقی دادن به رقیب ‌هاشمی رفسنجانی نداریم زیرا نمی‌خواهیم در داخل اندک روزنه‌های تنفس نبر بسته شود و در خارج آبرو و حیثیت و اعتبار ایرانی مضحکه دیگران گردد.

اکنون با ورود آقایان ‌هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی و بخش وسیعی از اعضای تراز اول جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز به جمع منتقدان رهبری و نهادهای انتصابی تحت امر ایشان و شکل گیری عملی جبهه ضد فاشیزم و اشارات مستقیم و غیرمستقیمی که به نقش گسترده اعضای بیت آیت‌الله خامنه‌ای (بخوانید شخص رهبر) در دخالت و خدشه دار کردن انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری می‌رود، این سوال اساسی پیش روی روحانیون معظم خبرگان رهبری و به ویژه شخص آقای ‌هاشمی رفسنجانی نایب رئیس آن قرار می‌گیرد که بگویند آیا از نظر آنان کماکان آیت الله خامنه‌ای واجد شرایط رهبری از جمله عدالت و مدیر و مدبری است؟ آیا آخرین حلقه از عملکرد ایشان و نهادهای تحت اختیار و فرمان در روند انتخابات به گونه‌ای نیست که ضرورت تشکیل جلسه فوق العاده را سبب گردد؟
تاکنون چه افراد و گروه‌هایی که بر ضرورت تغییر ساختار حقیقی و چه آنان که بر اصلاح نظام و تغییر ساختار حقوقی قدرت و یا هر دو تاکید داشتند، حرف و نکته اصلی اشان جایگاه چنین مقام غیر انتخابی بود؛ هرچند که آن گاه که ما به قانون اساسی رای مثبت دادیم تصور و گمانمان این بود که ملت به صورت غیرمستفیم می‌تواند رهبر را نیز هرگاه از جایگاه اصلی خود به ویژه “عدالت” دور افتد تغییر دهد.

اکنون آقای‌ هاشمی رفسنجانی و دیگر روحانیون معظم نیز به آنچه اکثریت مردم مدت‌هاست رسیده‌اند بیشتر واقف شده‌اند و با توجه به فرایند برگزاری انتخابات ریاست باید وظیفه قانونی خویش را انجام دهند.

از: یادداشت عیسی سحرخیز در ایران امروز

۲ بر اساس چانه زنی ممکن (واقعگرایانه/ نقد)

از نامه فرهاد رجبعلی به امید معماریان:

قبل از آنکه متقاعد شویم به معین رای دهیم و حامی‌اش باشیم، برنامه اش را در زمینه حقوق بشر جویا شدیم و پس از مطالعه و با علم به اینکه ایشان اصلاحات اساسی در دوران ریاست جمهوری‌اش خواهد کرد، تصمیم به شرکت در انتخابات گرفتیم. درست است یا نه؟ خب اگر با مطالعه و طمانینه قبل از دور اول جلو آمدیم، چرا برای دور دوم و هاشمی چنین نکنیم؟ چرا از هاشمی تضمین نگیریم؟ الان بهترین زمان است که از ایشان تضمین بگیریم که برای آزادی اکبر گنجی و ناصر زرافشان و دیگر زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا، اقدامات جدی و لازم را صورت دهد. در همین ابتدای کار و برای نشان دادن حسن نیت‌اش، این تضمین ضروری ست. چرا چشم بسته و همانند لشکر شکست خورده دست هایمان را بالا ببریم و بی حساب و احساسی از هاشمی حمایت کنیم؟ به نظرم بیانیه دوستان بسیار عجولانه بود.

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن