پرچم ایران بر شانه های ما

عکس از پوریا ماهرویانفوتبال تنها موقعیتی است که پرچم ایران را می توان بر شانه انداخت مثل ردایی یا بر خود پیچید مثل بالاپوشی. پرچم در روز فوتبال بر گونه تو نقش می شود یا بر پیشانی ات یا بر کلاه و بازوبندت. فوتبال تنها جایی است که همه پرچم رسمی کشور را بر می دارند. نه با شیروخورشید قدیم ونه با نقش و اداهای دیگر.

روزهای فوتبال کسی از پرچم ایراد نمی گیرد. همه زیر چتر پرچم اند. از مذهبی و غیرمذهبی از ایران نشین و خارج نشین. از دوستاران احمدی نژاد تا دوستاران خاتمی. از کمونیست تا سلطنت طلب. از دموکرات تا اقتدارگرا.

فوتبال داستان غریبی است. من مدتهاست دیگر فوتبال را دنبال نمی کنم. اما به عنوان یک روزنامه نگار همیشه رفتار مردم برایم مهم بوده است. آنها در فوتبال رفتاری تازه از خود بروز می دهند. رفتاری یگانه.

پرچم چه نماد مهمی است. فوتبال چه ورزش عجیبی است. من دنبال کسی هستم که نشانه شناسی ما مردم را بنویسد. ما با نشانه ها زندگی می کنیم. سیاست راه دیگری می رود. 

*عکس از پوریا ماهرویان برگرفته از: بی بی سی 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن