هابرماس: خشونت از اختلال در ارتباط آغاز می شود: دور خشونت، با دور اختلال در ارتباطات شروع می شود که از طریق بی اعتمادی متقابل غیر قابل کنترل، به قطع رابطه منجر می شود.
ملت ها، شیوه های مختلف زندگی و تمدن ها از بدو امر از هم دورند و به غریب ماندن از یکدیگر گرایش دارند. آنها، مثل اعضا یک محفل، یک جمع، حزب یا یک خانواده با هم دیدار نمی کنند؛ چون در این جا، اعضا هنگامی به غریبه تبدیل می شوند که ارتباطات به طور منظم دچار انحراف شده باشد.
به علاوه، در روابط بین المللی، میانجی حقوقی که وظیفه جلوگیری از خشونت به عهده اوست، در قیاس، نقشی ثانوی ایفا می کند. و حد اکثر، در روابط بین فرهنگ ها، به درد تربیت مدیران مسئولی می خورد تا، به طور صوری، تلاش برای تفاهم را همراهی کنند. (مثلا: کنفرانس حقوق بشر که از طرف سازمان ملل در وین تشکیل شد. ) این ملاقات های رسمی نمی توانند، به تنهایی، ماشین کلیشه سازی را متوقف کنند. ولو اینکه گفتگوی بین فرهنگ ها، که در جدال برسر استنباط از مسئله حقوق بشر تا سطوح متفاوتی پیش می رود، مهم و اساسی باشد.
یرای گشودن ذهنیت و نگرشی، باید از راه آزاد سازی روابط و دفع واقع بینانه اضطرابها و فشار ها اقدام کرد. در رفتار روزمره ارتباطاتی، باید انباشتی از اعتماد به وجود آید؛ و این سرمایه، پیش شرطی ضروری است تا توضیحات عاقلانه، از طریق وسائل ارتباط جمعی، مدارس و خانواده ها، در ابعادی وسیع، انتقال یابند. همچنین، باید این توضیحات معقول، مقدمات فرهنگ سیاسی نگرش مورد نظر را در بر گیرند.
اما، آنچه به ما غربیان مربوط می شود و ، در این مقطع، عامل مهمی به حساب می آید، نقش رسمی و شناخته شده ای است که ما در برابر فرهنگ های دیگر از خود عرضه می کنیم . اگر غرب، در تصویری که از خود دارد بازنگری کند، می آموزد که چه چیزی را باید در سیاست اش ت
غییر دهد تا به عنوان قدرتی شناخته شود که قادر است به تلاش تمدن ساز خود شکل بدهد.
اگر سرمایه داری بی حد و مرز امروز را، از جهت سیاسی، مهار نکنیم، دیگر نمی توانیم لایه های نابود کننده اقتصاد جهانی را کنترل کنیم؛ دست کم، می باید در عواقب ویرانگر این ناهمخوانی ها، که از پویایی توسعه اقتصادی ناشی شده اند، تعادلی بر قرار کنیم ( منظورم از عواقب، فقر و حقارتی است که گریبانگیر بسیاری از مناطق و قاره ها شده است). چیزی که در پس پرده رابطه با فرهنگ های مختلف وجود دارد، فقط تبعیض، تحقیر و یا به قهقرا رفتن نیست. بلکه این منافع آشکار غرب است که در پشت موضوع و مسئله « تصادم فرهنگ ها » از نظر پنهان می شود. -مثل اینکه در استفاده از منابع نفتی ادامه دهد و ذخایر انرژی خود را تامین کند.
(نقل از تروریسم چیست؟ گفتگو با هابرماس و دریدا، لوموند دیپلماتیک)
استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و