Search
Close this search box.

دلهره ها و عبرت های انتخابات

۱ فکر می کنم آنها که با چراغ خاموش آمده اند زیر نورافکن کم می آورند. آنها با روشنی سر و کار ندارند. کارشان را پشت پرده انجام می دهند یا در محفلهای بسته آدمهای بسته که همه عالم برایشان غیرخودی است جز همان گروه کوچک شان. آنها کارشان را در زیرزمین وزارت کشور یا خانه های تیمی وزارت اطلاعات انجام می دهند.

۲ اصلا مشکل احمدی نژاد و دار و دسته اش همین است که با تکیه به رای نیامدند به فرموده آمدند. اینها برای رای گرفتن مشکل دارند. مشکل شان هم این است که در اقلیت اند. احمدی نژاد نماد تام و تمام حکومت اقلیت بر اکثریت است.

۳ به روشنی می توان عبوس بودن رفتارهای وزارت کشور و ناظران و حامیان و دست اندرکاران را در مقابل مردم دید. این جماعت مردم-هراس اند. مردم وقتی خوب اند که رای شان به آنها باشد. نباشد یا تعرفه کم می آید یا صندوق تا از صف و انتظار طولانی خسته شوید. ساعت تمدید هم با خست فقط یک ساعت می شود تا عملا رای هزاران هزار نفر دیگر گرفته نشود. وقتی رای به سود ما نیست چرا زمان رای را تمدید باید کرد.

۴ بستن راههای ارتباط مردم با هم چه عبرت آموز است. سایت ها بسته می شوند. به آینده می ریزند و دستور توقف کار می دهند. سیستم پیامک را از کار می اندازند. پیامک در واقع رسانه انتخابات دهم بود. نباشد. بی بی سی هم به تیر غیبی دچار می شود. خبرهای ایرنا و فارس و کجا و کجا یکسویه می شود در پیش بینی از پیروزی رئیس چراغ خاموش ها. اصلا این چراغ خاموش خودش معناها دارد. یکی اش هم این است که همه باید خفقان بگیرند تا اینها احساس آزادی بیان کنند. چراغ همه را باید خاموش کرد تا اینها نفت سوز پت پتی خودشان را روشن نگه دارند.

۵ انتخابات دهم یکبار دیگر نشان داد که چقدر ما در کار نظارت عمومی بر دولت ضعف داریم. درست است که با بیرون امدن عمومی این ضعف با ترسی که به دل متقلبان می اندازد جبران می شود اما نشانه شکاف عمیقی است در اعتمادسازی. دولت جمهوری با مردم رابطه عشق-و-نفرت دارد. آنها را در خیابان می خواهد اما نمایندگان شان را بر سر صندوق ها تاب نمی آورد. سهل است حتی سازمان بازرسی کشور را هم نمی پذیرد. تا ساز و کار انتخابات و نظارت بر آن شفاف نشود و راه ناظران هموار نباشد به هیچ انتخابی نمی توان اعتماد کرد. حتی اگر برنده ما باشیم. برنده شدن نشانه تقلب نکردن نیست. نشانه ناتوانی از تقلب برای مهار رای ها ست.

۶ خروج مردم بر احمدی نژاد تحسین برانگیز است. درست است که او هم برای خود طرفداران بسیار درست کرده است اما شک ندارم که عموم مردم از او ناراضی اند. در واقع آنچه امروز می بینیم قدرت ناراضیان است در خروج بر دولت دروغ. دولتی که وزیرش دروغگو ست و ناظرش غیرقابل اعتماد است و خبر و آمارش ساختگی و دستکاری شده است. درست مثل عکس کیهان در همین روزهای اخیر. یا عکسهای کیهان در مرداد سال ۸۴ 

۷ مردم ایران کار متقلبان را سخت کرده اند اما نه غیرممکن. اگر آنها تصمیم گرفته باشند مقابل مردم بایستند و دولت دروغ را به هر قیمت سرپا نگه دارند چه خواهد شد؟ به نظرم این بزرگترین خطای همه سی ساله گذشته خواهد بود. اما دلم روشن است که حضور مردم آنها را منفعل می کند. تسلیم می شوند. کام مردم را به گونه ای تلخ خواهند کرد اما تسلیم خواهند شد. اگر نشدند روزهای تیره ای در راه است. ولی چهره امروز احمدی نژاد که سخت دژم بود به من می گوید آنها شکست خود را با همه دروغ سازی و فریبها پیشاپیش دیده اند.

من به چراغ روشن مردم که امید را در دلها زنده کرده است ایمان دارم. دولت چراغ-خاموش ها رفتنی است.

پس نوشت:
می بینم که همه رسانه های اینطرفی یا آنطرفی می گویند نامزد ما برنده است. شیوه کارشان را ندیده ام که توضیح بدهند. در اروپا و آمریکا نظرسنجی از کسانی که رای داده اند (exit poll) معمول است که با درصد قابل اعتمادی می گوید که وضع در صندوقها چگونه است و نتایج را با درضد قابل قبولی پیش بینی می کند. در ایران به جز رویا-بافی و تعمیم های دلبخواه بر اساس پرسش از چند نفر همفکر روش روشنی برای این کار وجود دارد؟

ساعت انتخابات هم تمدید شد. اما مدیریت رای گیری درست نشد. با اینکه خوانده بودم چند میلیون برگه اضافی چاپ شده است بسیاری از حوزه ها تعرفه رای نداشتند. در خبرها خواندم که حتی دستور چاپ مجدد تعرفه داده اند! پس آن چند میلیون اضافه کجا رفته است؟

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن