Search
Close this search box.

آشوبگران ۱۶ ساله و پایان عصر ایدیولوژی

آنچه فکر می کنم در این وقایع بسیار جدید و نادر است مطرح شدن نقش “نوجوانان” زیر ۱۶ سال به عنوان عامل شورش و ناآرامی شهرها و حومه هاست. شورش های ۱۹۶۸ و یا اغلب قیام های شهری به وسیله گروههای اجتماعی فعال و یا مستقل و به هر حال دارای شناسه اجتماعی مشخص (کارگر؛ دانشجو؛ حتی مهاجر) صورت گرفت. اما در وقایع ۱۰ روز اخیر فرانسه عوامل اصلی شورشها و آتش زدن اتوموبیل ها و مغازه ها نوجوانان و بچه های ۱۳-۱۴ ساله بودند. با بچه ها به خصوص که کمی شر باشند و یا قیافه عرب هم داشته باشند امروز به مانند تروریست ها رفتار می شود.

مسلما زمانی که از شورشهای حومه شهرهای بزرگ صحبت می کنیم؛ بحث کمبود امکانات، فقر، تبعیض و غیره مطرح می شود و بر منکرش لعنت ! اما به نظر من این اتفاق جدیدی نیست. به نظر من امروز یک اتفاق جدید افتاده که کمتر به آن توجه می کنند : امروز در فرانسه اعلام کرده اند که هیچ بچه ای حق حضور در خیابان را پس از ساعت ده شب ندارد مگر اینکه با والدین باشد و یا یک فرد بالغ همراهش باشد. بچه ها به عنوان عامل شورش و ناآرامی های شهری باید زیر نظر گرفته شوند.

به راستی صرف نظر از تمام تحلیل های چپ و راست وحتی می خواهم بگویم کلیشه ای (که از زمانی که حداقل من یادم هست دلیلش مشخص و معلوم بوده)؛ آیا فکر کرده ایم که چه اتفاقی در سطح جهانی دارد می افتد؟ به کجا داریم می رویم؟ که چه بلایی به سر این بچه ها آمده است (آورده ایم؟) آیا ما باید از کودکانمان بترسیم؟ آیا برای این بچه های نازنین و معصوم دیروز ، امروز ناگهان آنقدر خشونت ساده و پیش و پا افتاده شده است که به آسانی یک بازی می توانند همه چیز را از بین ببرند و به آتش بکشند و بعد هم بگویند چون حوصله مان سر رفته بود و یا چون کاری نداریم بکنیم؛ و یا چون پدر و مادرمان فقیر هستند خواستیم نشان بدهیم چه کار می توانیم بکنیم؟ و به همین آسانی در عرض ده روز شش هزار ماشین را به آتش بکشند. مسلما همشان زیر ۱۸ سال نبودند اما فوق العاده جوان بودند تصاویر حیرت آور است.

من به روح زمانه و جهانی شدن عقیده دارم. جهان سوم و جهان اول هم ندارد. اگر این مسئله دامنه اش به اروپا کشیده شود؛ دیر یا زود دامنه اش گسترده تر نیز خواهد شد. در ایران مراسم چهارشنبه سوری مدتهاست که بچه های ایرانی را با ترقه بازی های اساسی آشنا کرده. با آنچه ما و دیگران بر سر جوانانمان آورده ایم خیلی نسبت به آنها خوش بین نباشیم. دیگر دوران ایدئولوژی های طلائی گذشته متاسفانه

آنچه که این شورشها را با دیگر شورشها متمایز می کند این است که هدف اصلی آن اعمال خشونت است، خشونتی که هر شب در تلویزیون در سینما در بازی های اینترنتی در خانه در خیابان در کافه … جزو چهاردیواری زندگی همه ما و به خصوص نوجوانان سراسر جهان شده است. بیش از اینکه به فکر مهاجران باشیم به فکر نسل جدیدی باشیم که نهایتا مهاجر و غیر مهاجر نمی شناسد . فکر برنامه های تلویزیونی و تمام اوقات فراغتی را بکنیم که در آنها میزان خشونت و استرس و ترس هر چه بیشتر باشد لذت بخش تر است.
.

برگرفته از: مادام میم

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن