Search
Close this search box.

قلمدون سونتاگ

منابعی تازه در باره سونتاگ: این مجموعه را در سایت اینفوگرافی Infography دیدم. از میان نویسندگان معرفی شده در این منابع، جوآن آکوچلا مقاله ای نوشته است در نیویورکر این هفته در باره سونتاگ.

مجله تایم این هفته نیز مقاله ای دارد به قلم ریچارد لیاکو در باره سونتاگ با این عنوان: Sensuous Intellectual . مقاله ای هم در نیوستیتزمن Newstatesman دیدم به قلم جان پیلگر که روی سایت مجله به طور رایگان در دسترس نیست. پیلگر در ردیف سونتاگ و ادوارد سعید از منتقدان آمریکا شناخته می شود. نویسنده حاکمان جدید جهان. بخشی از کتاب را اینجا ببینید – سایت thinking peace ؛ که بخشی از “در باره رنج دیگران” نوشته سونتاگ هم در آن پیدا می شود.

یادمان سونتاگ در گاردین: یادمان را برای آبیچری obituary به کار می برم. این کلمه به مقاله ای حاوی زندگینامه افراد اطلاق می شود که پس از مرگ آنها منتشر می شود. معادل بهتری ندارم. دارید لطفا پیشنهاد کنید. به هر حال این یادمان را چند روز است که باید معرفی می کردم تا الان وقتش نرسید. یادمان های گاردین همیشه جدی و خواندنی اند. ذیل همین یادمان هم لینک های مفید دیگری هست به مقالات متعدد دیگر در باره سونتاگ در همین روزنامه. ولی این مقاله یکی دوسال قدیمی تر است و خوب است جداگانه بر آن تاکید کنم: The risk taker

پست مدرنیسم اهلی نشده و زیباشناسی اسکار وایلدی: در عنوان این نوشتار مفصل بین نام اسکار وایلد (وایلد به معنی وحشی/ رها/ اهلی نشده) و صفتی برای پست مدرنیسم بازی ایهام برقرار است. این مقاله سرشار از ارجاع به آثار سونتاگ است و در واقع فصل سوم از اثری است موجود در شبکه در باره اسکار وایلد و رابطه زیباشناسی او با پست مدرنیسم. 

پست مدرن در عالم هنر: و حال که بحث از زیباشناسی پست مدرن شد این مقاله را هم که فصل چهارم  کتابی است موسوم به “نوبت پسامدرن گرایی” با ارجاعاتی به اثرهای سونتاگ ببینید. 

مقابله با تاویل: یا علیه تفسیر/تاویل نوشته کلاسیک شده سونتاگ را هم اگر نخوانده اید یا به انگلیسی نخوانده اید می توانید اینجا پیدا کنید. فقط همینجا بگویم که سونتاگ تاکید می کند که منظورش از تفسیر/تاویل معنای وسیع آن نیست. چه به قول نیچه که خود به آن اشاره می آورد: “واقعیتی وجود ندارد هر چه هست تفسیر است.” او با حفاری و تخریب متن به قصد یافتن زیرمتن یا معنای پس و پشت آن مخالفت می کند. با کدهای خاصی که تفسیر بویژه در عصر او را زیر سیطره دارد. مثل کدهای فرویدی و مارکسی. چنین جهانی از تفسیر را او جهان سایه ها می خواند. او در دفاع از تیز کردن حس و شامه هنری دوستار نقدی توصیفی است تا تجویزی. پیدا کردن حداکثر محتوی در اثر نه بستن چیزی بیش از محتوایی که در آن هست به اثر. نقدی اروتیک و حسی تا هرمنوتیک و مجرد.

سوزان سونتاگ های ما کجایند؟ این مقاله خواندنی را هم امشب پس از مراجعه به وبلاگ هنوز یافتم. از مقالات چاپ شده در روزنامه تایمز لندن است. می گوید روشنفکران بریتانیایی را اول پاستوریزه می کنند بعد مجال راه یافتن به عرصه عمومی می دهند؛ ضح: فرهنگ بریتانیایی رویهمرفته ستیهندگی و خلاف آب شنا کردن را توصیه و تبلیغ و پشتیبانی نمی کند. روشنفکران هم استثنا نیستند. سونتاگ نمی توانست بریتانیایی باشد!

آمریکا آمریکا: بازگردیم به بحث شیرین آمریکا که مورد علاقه سونتاگ بود. این مقاله گاردین ربطی به سونتاگ ندارد اما روح سونتاگ را شاد می کند: آمریکا ۱۴۸ میلیارد دلار تا به حال برای جنگ در کشور عراق هزینه کرده است و تنها ۳۵۰ میلیون دلار به چندین کشور سونامی زده وعده کمک داده است. نویسنده این مقاله با یک حساب سرانگشتی می گوید این مقدار کمک خرج یک روز و نصفی از هزینه های جنگ در عراق است! 
 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن