Day: آبان ۲۷, ۱۳۸۳

برگ آخر کتابچه

مهدی خلجی همانطور که در این خداحافظی زیبا و رندانه نشان داده است نویسنده بزرگی است و زبان فارسی در دست اش رام رام است. من باور ندارم که کسی چون او نوشتن را ترک خواهد گفت. او بزودی بازخواهدگشت تا این بار از آن چیزهایی بگوید و بنویسد که مثل او هیچ کس نمی تواند گفت. برای بقیه چیزهای

  سیب، پرنده و عرفات: عصر پنجشنبه است. ۲۱ آبان ۸۳. چهار بعد از ظهر. ساعتى پیش که خوابیده بودم، در خواب دیدم که در اتاقى بزرگ جلسه اى است مرکب از رهبران فلسطین و من نیز حاضرم. به نظر مى رسید که جلسه مهمى است و گویا قرار است درباره امر مهمى بحث کنند و تصمیم بگیرند. اعضاى جلسه را به