سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح .سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ………سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ……سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ….سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح …سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح ..سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح .سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح سبوح قدوس ربی و رب الملائکه و الروح از: شهر هشتم
شب ساعتی چند با سیر در نامه های عاشقانه یک پیامبر گذشت. دانیال را مثل شماری دیگر از دوستان تازه از راه این واسطه نو که ساحت اینترنتی باشد می شناسم. دانیال با آن ذوق ظریف و هوش سرشار هنری همیشه برایم معما بود. عالم اصیلی دارد از عشق زمینی و انس به قرآن و فهم متعالی هنری. و نثر شفاف و نوسنتی صوفیانه-عاشقانه. چه عشق مغروری دارد: من پادشاه کشورم پیش تو کی زانو زنم. در نوشته های او نجابتی و اصالتی هست که مرا امیدوار می کند و واهمه مرا از اینکه نسل نو کم مایه پرورده شده باشد زایل می سازد. نمی دانم چگونه اما این اتفاق افتاده است و نسلی فرهیخته با همه شکستگی ها و کاستی های جامعه و دانشگاه و بازار کتاب و محضر بزرگان برآمده است که نوری بر جبین او هست. راستی اینها کی و کجا آموختند؟ درانجا هنوز کسانی هستند که به قول استادم شمیسا بتوان به آنها سلام کرد؟ حتما هستند و اگر ما نمی شناسیم باری این نوخاستگان ایشان را یافته اند. نفس اینان معطر است. باغ بهشت بوده اند. بهشت دانایی سرزمین مادری. پس هنوز هستند کسانی که به این باغ پنهان درآیند….
دوستان این پیامبر عاشق نیز همه از لونی دیگرند. این نسل بی غوغا و آرامی است که سر در کتاب های صوفیانه ما گوهر شبچراغ می جوید تا راه خویش روشن کناند. حاشیه ساحه اینترنتی دانیال را به قول خودش صاحبی السجن او پر کرده اند. هر یک طعمی و رنگی دیگر. همه فرهنگ ما اینجاست. نسل نو از مولانا و سهروردی تا فروغ فرخزاد و شاملو را می خواند و بازمی خواند و تکرار می کند. قرآن هم هست و اوستا و عهد عتیق …. هر بودی بودا و بودنده شده است. آنکه این نسل او را نمی بیند گویی از بود بی نصیب بوده است . چراغ های ما و آتش های ما همه اینجاست.
هفت شهر این حلقه مبارک و جوان را می گردم.در شهر هشتم ذکری صورتی مثالی گرفته است. این سنتور است از وجهی که سماع را می نوازد یا سپاه است از وجهی دیگر که پیش می رود. سینه ریز است بر گردن عشق. نظمی است که تکرار را در خود پیکرینه کرده است. باغی است که من در آن تفرج کرده ام هر چه هست میلی به پیش رفتن است پیشروی یی که فقط نقطه نقطه صورت گرفته است این موسیقی بزرگ ماست