گفتگو با زبان هنر
فکر ایجاد یک نمایشگاه مجازی از هنرهای ایرانی، زمانی در ذهنم جرقه زد که صاحب سیبستان دعوتمان کرد به گفتگوی من ایرانی با غرب. آن موقع چیزکی هم من نوشتم، اما دیدم در این میانه که همه مشغول بررسی ماجرا به نحو فلسفی هستند، منی که نه سوادی دارم و نه عرضهای تا مثل بقیه حرفم را با واژههای پر طمطراق به گوش غرب برسانم، یک گالری هنری درست کنم از آرشیوهایی که دارم و تا کنون روی اینترنت قرار نگرفته. حالا بعد از مدتها معطلی، بالاخره امروز چند تابلوی خطاطی و نقاشی از سدههای مختلف را گرد آوردم و بر سایت قرار دادم. این نمایشگاه مجازی مسلماً ادامهدار خواهد بود و هر از چند گاهی با تابلوهایی بینظیر بهروز میشوند. تحفهای هم باشد به اهلش که هم استفاده کنند و هم اگر بتوانند از این دریچه ایران را به جهانیان معرفی کنند. چیزی که من ایرانی انتظار دارم، تا غرب مرا با آن بشناسد و نه چیزی در مایههای احمدی نژاد و اخلاف و اسلافش. آدمیانی از جنس رنگهای شاد و نقش اسلیمیهای تنیده در هم، تا به همه نشان دهیم که چقدر ظریفیم و سخت جان و پیچ در پیچ.
———————
سوشیانت عزیز بر نکته باریکی انگشت نهاده است. راههای گفتگو همیشه زبانی نیست. هنر ما هنر یگانه ای است که می توانیم از آن آگاهانه در جهت گفتگو بهره ببریم و از بار تزئینی صرف آن بکاهیم. هنر گفتگو البته هنرمند دیگری می طلبد و هنرشناس ایرانشناس می خواهد که به گفتگو با غرب اندیشه کرده باشد. هیچ کاری بدون اندراج نیت متناسب معنای متناسب در جهتی که مراد ما ست نخواهد یافت. به او دست مریزاد می گویم که به سهم خود کاری را آغازیده است. این اراده های فردی مهم اند. در فقدان ساختار ملی برای گفتگو مهم تر هم می شوند. – سیب