Search
Close this search box.

ادبیات اینترنتی؛ فعلا: ادبیات درجه دوم

خانم سودابه تندرو عزیز،
سعی کردم کوتاه و سریع و وبلاگی جواب بنویسم. امیدوارم به کارتان بیاید.

دوستار،
مهدی جامی

تعریف شما از این گونه ادبی ، چیستی و چرایی آن چیست؟

من هنوز ادبیات اینترنتی را به عنوان یک ژانر مستقل نمی شناسم. این ادبیات انتشار-یافته-در-اینترنت است تا تولید- شده-برای-اینترنت. البته هستند معدود کسانی که برای اینترنت می نویسند اما هنوز این نوع ادبی در حالت جنینی است و دارای خصلت های شاخصی متفاوت از ادبیات معمول و مجله ای و کتابی نشده است.

آیا این شیوه توانایی دارد جایگزین ادبیات چاپی و کتاب شود؟

به هیچوجه. تا کنون که نشده و بعید می دانم بشود. اثر ادبی اگر شوخی – یا بشدت ممنوع و غیرمتعارف- نباشد حتما صورت چاپی خواهد داشت. ضمنا این نکته ساده را هم باید توجه داشت که گسترش اینترنت و میزان دستیابی به آن هنوز و تا سالها به اندازه ای نیست که جای کتابخانه کوچک ما را پر کند. داشتن کتاب یعنی ساده ترین و قابل حمل ترین و ارزان ترین صورت از اثر ادبی.

بعلاوه اینترنت جای خواندن رمان و داستان نیست. آدم خواست آن را پرینت می گیرد و در فرصت مناسب می خواند – یعنی باز هم صورت چاپی ارجح است. اما از لحاظ در دسترس گذاشتن به طور عام و در دسترس گذاشتن ادبیات ممنوع /ممنوع شده به طور خاص اینترنت امکان بی نظیری است.

تاثیر سایت ها ، وبلاگ ها  و نشریه های اینترنتی ادبی را بر گسترش ادبیات چگونه ارزیابی می کنید؟

تا از گسترش چه تعریفی داشته باشیم. من فکر می کنم بجز سایت های معدودی که اداره کننده آنها آدمهای معتبری هستند که بیرون از اینترنت اعتبار خود را به دست آورده اند سایت قابل اعتنایی برای ادبیات نمی توانیم داشته باشیم و نداریم. اگر هم منظور پروردن آدمهای تازه در حوزه ادبیات است جواب من منفی است. اینترنت یک ابزار ارتباط است. موجد خلاقیت نیست. ارزیابی اولیه من از سایتهای ادبی می گوید این سایتها به انتشار آثار متوسط بسیار کمک کرده اند که بخودی خود مفهوم مثبتی نیست. اما دست کم نامه های رسیده مجلات چاپی را کمتر می کند! و آنها می توانند بدون دردسر پاسخ به این نامه ها و احیانا رودرواسی برای چاپ بعضی از آنها به کارهای اساسی تر بپردازند. اینترنت در میان ایرانیان رسانه نخبگان نیست. در جهان هم به دلیل مسائل مربوط به کپی رایت می بینید که آثار اندکی از طریق اینترنت عرضه می شود.

به نظر شما، اینترنت تا چه اندازه می تواند میان ادبیات داخل و خارج پیوند ایجاد کند؟

اینترنت آگاهی ما را از تنوع– و چه بسا عدم تنوع – شکل ها و موضوعات داستانی و شعری بیشتر و سریعتر می کند؛ افسانه های مربوط به ادبیات خارج از کشور را برای جوانترهای داخلی از بین می برد؛ درک بهتر و مجموع تری از آنچه در “صحنه ادبی” می گذرد به دست می دهد. اما گفتم محدودیت های خاص خود را دارد. یعنی این صحنه ادبی مثلا بیشتر صحنه آثار درجه دو و سه است تا درجه یک. صحنه عمومی و تصویر عمومی اما هست. همان که زمانی با خواندن صفحه جوانان مجلات ادبی بدست می آمد. هنوز باید منتظر پدید آمدن یک سایت با اوتوریته در این زمینه بود که انتشار اثر در آن اسباب افتخار مولف باشد. تا چنین سایتی پدید نیامده آثار فقط عرضه می شوند. نقدی در بین نیست.

* برای خواندن گزارش سودابه تندرو با نظرات دیگران در همین موضوع، قابیل را ببینید.

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن