استدلال کج و معوج
با اجازه: های از حرف که سروش این سر نیاوردم در من! و اما بعد: آیا این را بگذاریم به عهده کج سلیقگی او یا بی خبری فیلسوفان ما از عالم سیاست یا نوعی طعنه لوس و بی مزه به نظام و قواره هاش؟:
من در میان کاندیداها، نظامیان را که کاملا کنار می گذارم، و اصولا به همان حرف جلال آل احمد معتقدم که دو طایفه نمی توانند روشنفکر باشند ، نظامیان و روحانیان(البته با استثناهایی اندک). زیرا این دو اهل تعبد مطلق هستند و تعبد مطلق با روشنفکری سازگار نیست. به همین دلیل در میان کاندیداها فقط آقای معین می ماند که واجد این وصف نیست، اما با همه این احوال، من به دلیل تجربه ناکام دوران آقای خاتمی، به دلیل موانع ساختاری نیرومند و از جمله خود قانون اساسی، و به دلیل آرزوی وضعی بهتر برای آینده دور، فکر می کنم مناسب ترین فرد برای اینکه سرکار بیاید(در جغرافیای موجود ومحدود کاندیداها، ناچار و از سر اکراه) آقای کروبی است.
با چه استدلالی؟
ببینید، آقای کروبی قواره و اندازه این نظام است. یعنی به هیچ وجه از حداد عادل که رئیس مجلس این نظام است، متوسط تر نیست و از شاهرودی که رئیس قوه قضاییه نظام است، متوسط تر نیست، اهل چانه زنی و مذاکره است و در سایه او، من گمان می کنم که دوستان دموکرات ما می توانند به تقویت بنیان های جامعه مدنی بپردازند، بدون اینکه زیر رگبارهای فشارهای اجرایی قرار بگیرند و این چیزی است که ما برای آینده لازم داریم. چون به هر حال مقصود از گرفتن قدرت هم تقویت جامعه مدنی و جبهه دموکراسی خواهی است. آقای کروبی دوست زیادی ندارد، دشمن زیادی هم ندارد و به همین دلیل می تواند این بار را به همان ترتیبی که کل نظام می خواهد پیش ببرد.
این را هم ببینید:
کروبی: در شگفتم چرا نظر سنجی ها به نفع من نیست!
نیز:
کروبی برگزیده سروش، ملکوت