روح الارواح اذان ایرانی

به روایت خود مؤذن زاده، او در حالی که روزه‌دار بوده ، می‌خواسته است اذانی بگوید تا برای فرهنگ ایران و اسلام یادگاری ارزنده باشد. مؤذن زاده برای ضبط این اذان گوشه‌های مختلفی را می‌آزماید اما هیچ کدام مورد پسندش واقع نمی‌شود تا این‌که مناسب‌ترین گوشه را برای قرائت اذان،‌ روح‌الارواح می‌بیند. مؤذن زاده بارها گفته است: “از ضبط این اثر همیشه یک احساس غرور معنوی در طول سال‌های گذشته با من همراه بوده است و اگر تنها همین ثروت معنوی باقی بماند برای من کافی است”.

مؤذن زاده در گفت‌وگویی که با ایسنا داشته است، راز تأثیرگذاری‌ اذان‌اش را در اخلاص دانسته است که اذانی که از نیت صافی و دلی پاک گفته شود، هر آدمی را به مسجد می‌کشاند.

در همان گفت‌وگو، مؤذن زاده موسیقی را جوهره‌ روح آدمی می‌داند که روح را صیقل می‌دهد،‌ خاصه موسیقی سنتی. یکی از گلایه‌هایی که مؤذن زاده دارد این است که «بسیاری از مؤذنین در اکثر اجراهای خود از عرب‌ها تقلید می‌کنند در حالی که باید در خواندن اذان ابتکار و نوآوری داشته باشند، چون با تقلید چیز ماندگاری را نمی‌توانند از خود به یادگار بگذارند.»

*از نوشته داریوش محمدپور به مناسبت وفات موذن زاده اردبیلی

مطالب دیگر

انقلاب؛ افسانه و آسیب خلقی شدن

در میان افسانه های سیاست در دوران مدرن کمتر افسانه ای به جذابیت و فراگیری و ویرانگری «خلقی شدن» است. تجربه های انقلابی قرن بیستم

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و