نقد “نقد مهدی خلجی” از احمد قابل
ناقد محترم آورده است که:« احمد قابل باید شیوهی حل تعارض اقوال خود را با نصوص دینی توضیح دهد. اگر میشود در بسیاری موارد مانند بلوغ دختر و پسر، طهارت ذاتی انسان و حرمتِ ترور، نصوص را نادیده گرفت، چرا در جاهای دیگر نپذیریم؟»
به اطلاع می رسانم که تمامی موارد یاد شده، از نظر روایات، مبتلای به معارض است. یعنی روایات معتبره ای وجود دارند که ( علاوه بر دلایل دیگر ) مبتنی بر آنها به این رأی ونظر می توان رسید. لابد همه ی ما می دانیم که « عدم اطلاع عموم از روایات » سبب گردیده تا جامعه ی اسلامی از مجموعه ی میراث اسلامی دور بماند و شنیدن برخی روایات مغفول، از پس قرون و اعصار، برای برخی از آنان نگران کننده ویا غیر قابل باور باشد. ولی باید دانست که کمتر مسأله ی شرعی است که درمتون روایی، معارضی نداشته باشد . بنابر این، دشواری کار چندان نیست که ناقد محترم تصور کرده اند.
یکی از کار های من ( از آغاز تابستان ۱۳۶۴ تا کنون ) مطالعه ی سطر به سطر حدود ۲۵۰۰۰۰ روایت تکراری وغیر تکراری شیعه و بیش از ۱۰۰۰۰۰ حدیث اهل سنت وفیش برداری های متعدد از آنها بوده است ( که در بین محصلان و محققان حوزه های علمیه نسبت به روایات شیعه وسنی معمول نیست و حداکثر به حدود ۳۰۰۰۰ حدیث شیعی که در کتاب « وسائل الشیعه » است وبا تکرار بسیاری از روایات در ابواب گوناگون به حدود ۳۵۰۰۰ حدیث می رسد ، اکتفا می شود ). هنوز هم مکرّرا به این کار می پردازم. با توجه به نرم افزار های متعددی که در سالهای اخیر تولید شده است، اقدام به این کار برای پژوهشگران چندان دشوار نیست. البته بهره ای که برده ام این است که « نسبت به گزینش های خود از متن و تفسیر متکی بر متن، اطمینان به نفس بیشتری نصیبم شده است». هرچند که در همه حال، خود را درمعرض خطای در برداشت می بینم و به هدایت الهی و راهنمایی اهل نظر شدیدا محتاجم.
می دانم که روایات مخالف با باورها و نظریات کلامی، اخلاقی و فقهی ای که پذیرفته ام کم نیستند، ولی روایات موافق این گزینه ها نیز چندان فراوان است که جرأت ابراز نظر مخالف را به آدمی می دهد. کاری که موافق و مخالف از آن بهره گرفته اند « ترجیح برخی متون بر بعضی دیگر است» و این روشی پذیرفته در تمامی علوم نظری است.
من با طی این مسیر تحصیلی، به اقرار اساتید بزرگوارم، به مرحله ی صاحب نظر بودن درمورد شریعت (اجتهاد ) رسیده ام و با درک و فهم خویش از متون شرعی ، به این نتیجه رسیده ام که « شریعت محمدی (ص) موجودیت عقل مستقل را به رسمیت شناخته است و مستمرا به تأیید و تقویت بشر برای بهره گیری بیشتر از عقل پرداخته است».
اگر این مسیر ، از نظر ناقد محترم، مسیری ناهموار است و یا به انحطاطم می کشد، با استدلال کافی، بیان کنند تا بهره ببرم و اگر قانعم ساختند، از پیمودنش باز ایستم. ولی اگر اطمینان به سقوط و «سو ء فهم» من ندارند و یا بیان قانع کننده ای برای توقف یا بازگشت من ندارند، لابدّ به من حق می دهند که پس از ۱۰ سال صبوری و تحمل، یافته هایی را که بارها مورد بررسی و دقت قرار داده ام، منتشر کنم ( تا از آنچه «شتاب کاری» خوانده شده، پرهیز کرده باشم ).
از: پاسخ مفصل احمد قابل به همه گزاره های انتقادی مهدی خلجی در شریعت عقلانی
استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و