بازجویان معجزه گر
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارسا صائبى

امید معماریان و شهرام رفیع زاده مانند هم مى نویسند. حتى با نگارش و لحنى مشابه هر دو از مصطفى تاج زاده و بهزاد نبوى یاد مى کنند! هر دو از شرایط زندان بسیار راضى هستند و رافت اسلامى و عدل اسلام ناب محمدى سرمستشان کرده است. نامه جواد غلام تمیمی نیز خیلى «طبیعى» به نظر مى رسد(!) یک متهم به جاسوسى(‌!) اینطور که خودش – فکر مى کند که – دارد مى گوید به خاطر رساندن اسناد و مدارک به یک وابسته نظامى یکى از سفارت خانه ها (‌ احتمالا هلند یا بلژیک باید باشد، چون برادر حسین هیچ از ریخت و قیافه آنها خوشش نمى آید. ) مزروعى را در صورت برقرارى تجمع مسالمت آمیز انجمن صنفى به شکایت تهدید مى کند! او مى نویسد: «لذا من حق شکایت از شما و انجمن صنفی روزنامه‌‏نگاران را به علت سوء استفاده از اینجانب برای خود محفوظ دانسته و حتماً این شکایت را پیگیری خواهم کرد.» !

بازجوهاى عزیز، همکاران محترم برادر حسین و سعید مرتضوى، خسته نباشید. به خدا شما معجزه مى کنید! من هم براى به داخل شدن به آن مکانهاى راحت و امن و آن هتل هشت ستاره با آن پرسنل مهربان و دوست داشتنى و جنتلمن و دیدن عدل و ایضا احسان اسلام ناب و از همه بالاتر ارشاد شدن و بازگشت به آغوش نظام و بیدارى و توبه دارم به آب و آتش مى زنم که دستگیر و ارشاد شوم، لطفا بنده را هم به راه راست هدایت بفرمایید. حال که امکان حضور در ام القراى جهان اسلام براى ما فراهم نیست، لطفا در دفاتر نمایندگى ها و سفارت خانه‌ها، تواب خانه هایى با همان امکانات و پرسنل اهل فن آماده فرمایید که همه دشمنان نظام با بیست روز بسترى شدن در این مراکز، از استشهادى ها و اعضاى سپاه اسلام و سربازان بیدار امام زمان میدان پاستور شوند. روح استالین و رفیق بریا از شما شاد و خشنود شد.

بچه هاى وبلاگ نویس و مطبوعاتى. شما هم خسته نباشید. اجراى خوبى بود. استراحت کنید که کار زیاد داریم.

نقل از: فانوس

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن