رابطه آذر نفیسی و پل ولفوویتس:لولیتاخوانی در تهران  «پل ولفو ویتس» که به عنوان مشاور امنیتی دولت آمریکا از طراحان اصلیِ اشغال نظامیِ عراق به شمار می رود در زمرهء آشنایان خانم نفیسی است. او چند سال پیش در مقام رییس «دانشکدهء مطالعاتِ پیشرفتهء بین المللی» (SAIS) در دانشگاه جانز هاپکینز، خانم نفیسی را به عنوان استاد علوم سیاسی به استخدام خود در آورد.

هفته نامهء «نیوریپابلیک» ، که حامیِ سیاست های اسراییل در خاورمیانه است، نیز توسط سردبیر بخش ادبی و فرهنگی خود، در مطرح کردن و موفقیت کتاب «بازخوانی لولیتا در تهران» نقش داشت.

پس از آنکه این کتاب، برخلاف انتظار اولیهء ناشرش، در میان منتقدان با استقبال بی سابقه ای روبرو شد، استقبالی که ضمانت فروش بالای آنرا می کرد، مؤسسهء روابط عمومیِ «بنادور» (Benador) طی قراردادی سنگین، وظیفهء بازاریابیِ بیشتر برای کتاب و ترتیب دادنِ سخنرانی هایی با دستمزد بالا برای مؤلف کتاب را به عهده گرفت.

بنگاه «بنادور» تنها برای شخصیت ها و نهادهای محافظه کار بازاریابی می کند و مشتریان آن کسانی چون پل ولفوویتس و «ریچارد پرل» هستند که هردو از دیرباز از نظریه پردازانِ اصلیِ طرح های مربوط به تغییر رژیم در خاورمیانه و مبارزه با اسلام سیاسی بوده و هستند.

شخصیت سرشناس دیگری که به حمایت از کتاب «باز خوانی لولیتا..» پرداخته، برنارد لوییس اسلام شناس برجسته است که در کتابهای متعددی علت های تاریخی عقب ماندگی اسلام را در برابر غرب بررسیده و نظریهء خشم و انتقام کِشی امروز مسلمانان را در قبال پیشرفتهای غرب به نحو مستدلی مدون کرده که بعدها توسط همکارش «ساموئل هانتیگتن» در کتاب معروف «جدال تمدنها» مورد استفاده قرار گرفت.

تازه ترین موردی که شاهدی شده است برای منتقدان خانم نفیسی، مقاله ای است از روزنامه نویس معروف و محافظه کار آمریکایی «جورج ویل» که توسط سندیکای ستون نویسان در مهمترین روزنامه های سراسر آمریکا به چاپ رسیده و  در آن این روزنامه نگار با استناد به دیدگاههای خانم نفیسی اظهار می کند که رژیم اسلامیِ ایران اصلاح پذیر نیست و روش برخورد مسالمت آمیز و مذاکره هرگز مانعی نخواهد بود برای اینکه مسلمانان افراطی حاکم، در آیندهء بسیار نزدیک خود را به سلاحهای هسته ای مجهز بکنند. (نقل از: دویچه وله – صدای آلمان) – راست و دروغش به عهده راوی. خلافش مطلبی بود مرا بی خبر نگذارید. -سیبستانک 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن