قلمدون

رسانه های آزاد باید مسئولانه عمل کنند: حسن سربخشیان نامه ای دریافت کرده که از رفتار مطبوعات بنگلادش در روز زلزله اقیانوس هند می گوید:
“شهید الاعلم مطلبی در باره نحوه برخورد مطبوعات بنگلادش در تیتر اولشان در زلزله روز یکشنبه نوشته و در آن به تیتر یک شدن پیروزی تیم کریکت بنگلادش برابر هند اشاره می نماید در زمانی که زلزله جان هزاران انسان را گرفته است.”


نشنال جئوگرافیک باز هم به خلیج عربی بازگشت: ساعتی پس از انتشار گزارش بی بی سی در باره حذف خلیج عربی از نسخه اینترنتی اطلس! (لینک سایت اطلس را کلیک کنید تا گوشی دستتان بیاید). مطلب لگو ماهی را هم ببینید با عکس های واضح و توضیح هر دو سوی این تغییر.


در اختتامیه جشنواره ایران زمین چه گذشته بود؟: بازتاب دو قطعه فیلم از دو رقص را عرضه کرده است که گویا مشکل اختتامیه بوده. رقص دوم رقص محلی نجیبانه ای است (لینک ۴). رقص اول نوعی رقص شتری است که من هیچ چیزی از هنر در آن ندیدم (لینک ۳). ذوق هنری کجا رفته است؟ 

کار بزرگ ابطحی:
مسعود بهنود:
“آقای ابطحی چه عده ای خوششان بیاید و چه بدشان بیاید چنین افشاگری را از جمله به این دلیل کرد که باور داشت که با ادامه این نوع رفتارها که پشت دیوار زندان ها اتفاق می افتد به کیان آن نظام و آن مذهب لطمه وارد می شود.”

یک بحث جدی از همه بابت: چرا سرمایه های مالی و فکری ایران به دوبی سرازیر می شود؟ نظرخواهی
بی بی سی فارسی

یک بحث جدی دیگر: چرا ما دقیقه آخر به فکر می افتیم؟: اینترنت یتیم مدتهاست دارد فیلتر می شود و از این رسانه محبوب تر نیست. پس کی به فکر حل مشکل باشیم اگر نه همین حالا:
“یک زمانی خیال می‌کردیم نسل ما مثلا عملگراتر شده، یا حساب سود و زیان خود را می‌کند، یا نمی‌خواهد مثل نسل قبل فنا شود که نمی‌آید آرمانهای خود را خیلی جدی بگیرد و پای آنها بایستد و برایشان هزینه بدهد. حالا می‌بینیم نه بابا، ما اصلا مشکلمان این حرفها نیست. اصلا حال و حوصله همین کارهای روتین روزمره خودمان را هم نداریم. همین اینترنت نیم‌بند که تنها جایی است که برایمان مانده را هم قدر نمی‌شناسیم. به فکر همین تنها فضای نفس کشیدن باقی مانده هم نیستیم.”
 

در گذشت سوزان سونتاگ: (تلفظ آمریکایی نام او: سانتگ) فیلسوف فرهنگ عمومی و حواشی آن؛ منتقد صریح اللهجه آمریکا؛ زنی که نام ناپدری اش را انتخاب کرد؛ طراح ایده زیباشناسی همجنسگرایی بود؛ و حمله کنندگان انتحاری ۱۱ سپتامبر را ترسو و بزدل نمی دانست.
یادداشت کوتاه آرمن نرسسیان با چند لینک خوب. کاش می گفت در ایران چقدر شناخته شده است و کدام کارهاش چاپ شده. برای ما جماعت فرامرز مفید بود. از بین همه اطلاعات موجود در اینترنت اگر دوست داشتید این نقل قول های تامل برانگیز را از او بخوانید.

بازگشت به عقب در مدهای لباس:
مریم نبوی نژاد:
“حالا پاشنه‌های بلند دوباره بازگشته‌اند. برخلاف دوران نوجوانی‌ما که عشقمان کفش‌های یقر آدیداس و نایک بود و حتی توی مهمانی هم دست از سرکفش‌های ورزشی‌امان برنمی‌داشتیم نوجوانهای حالا برسرپوشیدن‌ پاشنه‌های هرچه بلندتر باهم رقابت می‌کنند.”

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن