در آمریکا فقط آمریکایی ها مهم اند
نه اینکه باورش سخت باشد. خبر ها را که بخوانی پیش خودت فکر می کنی مگر توقع دیگری داشتی ؟ اما برای منی که همیشه به تئوری چمدان های پر از دلارى که عده ای در ایران علم کردند خندیده ام و جوک برایش ساختم کمی هشدار دهنده است. مخصوصا که این بار محافظه کارهاى ایران ماجرا را علم نکرده اند. خود دولت آمریکا به آن اذعان کرده. البته جریان مربوط به ایران نمی شود. دست کم فعلا.
یک سند محرمانه پنتاگون که سال ۲۰۰۳ به امضای دانلد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا رسیده سه چهار روزیست که لو رفته. نام اصلی این سند که بر اساس قانون آزادی اطلاعات آمریکا-البته هنوز هم با سانسور و حذفیاتی قابل توجه -منتشر شده راهکار عملیات اطلاعاتیست یا Information Operation Road Map (از این معادل نقشه راه اصلا خوشم نمی آید).
این سند ۷۸ صفحه ای با توصیه هایی مشخص از دولت می خواهد توانایی های ارتش را با استفاده از فرصت های جدیدی که تکنولوژی و ابتکارات علمی در اختیار می گذارد در سه سه زمینه افزایش بدهد : جنگ الکترونیک، عملیات روانی و عملیات امنیتی. در این میان به عملیات روانی توجه ویژه ای شده چرا که نویسندگان سند آن را اساس توانایی ارتش آمریکا می دانند. معاون برنامه ریزی پنتاگون ، نمایندگانی از ستاد مشترک، فرماندهی عملیات ویژه و دفتر شخص وزیر دفاع از جمله کسانی هستد که بر تهیه این سند نظارت داشته اند.
بر اساس تعریف ارتش امریکا عملیات روانی هرگونه عملیات برنامه ریزی شده برای رساندن اطلاعات دست چین شده به مخاطبان خارجی است با هدف تاثیرگذاری بر احساسات ، انگیزه ها ، اهداف ، استدلال ها و رفتار مخاطب که افراد، سازمانها، گروه ها و دولت های خارجی را شامل می شود.
این ها کلمات شسته رفته ایست که در این گزارش آمده امافهم معناى واقعی آن دست کم با توجه به شواهدى که گاف های آمریکا در جنگ عراق داده به هیچ وجه دشوار نیست – نمونه این گاف ها را کمی پایین تر میآورم- حتی از عنوان بخش هاى سانسور شده این سند می شود حدس زد که جریان از چه قرار است. بخش هاى حذف شده یکی Offensive Cyber Operation (عملیات تهاجمی سایبر) و دیگری هم Computer Network Attacks (حمله به شبکه های کامپیوترى) است.
اگر چه این سو وآن سو در نشریات آمریکایی که مخالف جمهوی خواهان هستند گزارش های تایید نشده اى درباره رد پاى شرکت هاى غول پیکر فعال در عرصه افکار عمومی یا Public Relation دیده می شود که مدعی اند این شرکت ها در آستانه جنگ در عراق و پس از با انعقاد قرارداد با پنتاگون و CIA به مخالفین سیاسی صدام حسین پول پرداخته اند تا افکار عمومی را برای جنگ در ع
راق آمده کنند اما تنها یک مورد با اذعان یک ژنرال امریکایی در عراق تایید شد و کارش به جاهای باریک کشیده شد.
سال گذشته بعد از یک گزارش روزنامه لوس آنجلس تایمز و جنجالی که در پی آن در کاخ سفید و پنتاگون درگرفت نهایتا تایید شد که ارتش آمریکا با امضای قراردادی با یک شرکت تازه کار به نام Lincoln Group به طور غیر مستقیم و از طریق کارمندان این شرکت به روزنامه های عراقی پول می داده که صدها خبر و گزارش را به نفع خود و سیاست هایش منتشر کنند. این شرکت در سایتش می گوید که حدود ۲۰۰ کارمند در خاورمیانه و آسیاى میانه دارد و از فعالیت خود در کشورهایی چون افغانستان، لبنان، ازبکستان، اندونزی و کلمبیا نام می برد و مدعی ست که با آمیزه اى منحصر به فرد از روابط عمومی ، تبلیغات، بازاریابی ، علم اقتصاد! و رسانه ها در کشورهای پر چالش و در حال گذار به مشتریان بین المللی اش راهکارهاى بومی ارائه می کند. شاهکارتر از این واقعا خودش است!
در هر حال از آنجا که در آمریکاظاهرا فقط آمریکایی ها مهمند جنجالی که کاخ سفید را در پی این ماجرا درگیر کرد اول به دلیل مبلغ کلانی بود که مدیران این شرکت از پنتاگون می گرفتند . جزییات این قرارداد نامحدود صد میلیون دلاری را می توانید در سایت پنتاگون ببینید . دلیل دوم هم این بود که بر اساس قانون دولتمردان آمریکا حق ندارند مردم آمریکا را هدف پروپاگاندایی قرار بدهند که براى تحقق اهداف آمریکا در کشورهای خارجی انجام میشود . البته برای مخاطب خارجی مستحب هم هست و بسیار توصیه شده که در سند مذکور هم مشخص است. در حالی که در مورد فعالیت های شرکت Lincoln در عراق جریان به این صورت بوده که خود افسران آمریکایی این گزارش ها را به انگلیسی می نوشته اند و به شرکت می داده اند و کارمندان محلی شرکت ترجمه می کردند و الی آخر. و البته لو رفتن وب سایت های سیاسی که ظاهرا در مسائل سیاسی آفریقا و منطقه بالکان فعال بوده اند و مشخص شد که توسط پنتاگون ارائه می شوند را هم اضافه کنید به این فهرست.
اینها البته که مشت نمونه خروار است اما در هر حال علاقه روز افزون ایرانی ها به اینترنت در کنار سیاست هاىآنچنانی اطلاع رسانی (یا نرسانی!) حکومت ایران ، این عبارات سند وزارت دفاع را هشداردهنده می کند: نویسندگان توصیه می کنند که وب سایت هایی براى پیشبرد اهداف استراتژیک آمریکا در کشورهای هدف راه اندازی شود و البته اضافه می کند که این وب سایت ها باید توسط شخص سوم هایی اداره شوند که برای مخاطب خارجی نسبت به آمریکایی ها معتبرترند.
فعلا مخم جوش آورده. بامزه اش این است که فردا در ایران به جاى اصلاح سیاست های اطلاع رسانی مملکت برمی دارند دوباره هرجای دیگری را هم که تخته نیست تخته می کنند. همین آمریکایی ها این همه کارهاى آنچنانی می کنند اما باز هم اجازه می دهند چنین اسنادی منتشر بشود!
از: سودای مکالمه