عباث آزادکوهی

abbath-shab.jpg
حال نوشتن ام نیست. هنوز امیدوارم که برمی گردد از آن رودخانه. عباث پاکترین جوانمردی بود که می شناختم. عاشق ایران و انسان. مردی بی ریا. دوستی که فراموش نمی کرد تو را حتی از پس سالها. هنوز امیدوارم که بر می گردد. مردی با دل پاک و چشم روشن از عشق به خاک خدا. به آدمهای کوه و زندگی ساده بیابان. مثل عکسهاش (+). امیدوارم ما را سوگوار رفتن نابهنگام اش نکند. این چه وقت رفتن است برادر جان؟

مطالب دیگر

سمرقند و فرزانه خجند

شماره جدید مجله سمرقند که جشن نامه ای برای فرزانه خجندی است در نوع خود کار یکه و یگانه ای است. علی دهباشی جشن نامه

کمون‌های از دست رفته

داشتم زندگینامه فروغ را مرور می کردم برای کاری که در دست دارم. رسیدم به این نقل از م. آزاد و دیگر نتوانستم پیش بروم:

رخ نمایی از جان فرهنگ ما

آنچه در طول جنگ عزرائیل با وطن ما اتفاق افتاد یک بار دیگر شگفتی آورد. گویی پدیده ای نادر بود. پدیده ای که در غوغای