دموکراسی سرهنگی

وکیل زمانه، ظاهراً در ژستی دموکرات‌مآبانه، اما به شیوه‌‌ای سخت قیم‌مآبانه، گفته است که هر کس «سرسپرده‌»ی ما نیست، بفرماید برود بیرون (به زبان عامیانه یعنی «هرررری»!). این جملات و تعابیر چیزی را به یاد شما نمی‌آورد؟ یاد محمدرضا پهلوی نمی‌افتید که گفته بود هر کسی نمی‌خواهد پاسپورت بگیرد و برود؟ حبذا چنین رسانه‌ی آزادی که قرار بود کثرت‌گرا باشد و اهل مدارا. نویسنده آشکارا متمایل به زبان ارعاب و تهدید می‌شود. حتی آوردن تعبیر «آزاد هستند که چنین و چنان بکنند» پوششی بر این رسوایی نیست.

به نقل از: ملکوت

مطالب دیگر

سمرقند و فرزانه خجند

شماره جدید مجله سمرقند که جشن نامه ای برای فرزانه خجندی است در نوع خود کار یکه و یگانه ای است. علی دهباشی جشن نامه

کمون‌های از دست رفته

داشتم زندگینامه فروغ را مرور می کردم برای کاری که در دست دارم. رسیدم به این نقل از م. آزاد و دیگر نتوانستم پیش بروم:

رخ نمایی از جان فرهنگ ما

آنچه در طول جنگ عزرائیل با وطن ما اتفاق افتاد یک بار دیگر شگفتی آورد. گویی پدیده ای نادر بود. پدیده ای که در غوغای