زمانه حسینی

حالا با چند حسین که در زمانه داریم دیگر واقعا زمانه حسینی شده است. برای همین دیشب هیاتی شام خوردیم. روی زمین کنار یکی از حسین ها نشستیم و حسین دیگر هم آن سر مجلس نشسته بود. حر هم آمد کنار حسین ما نشست. صوراسرافیل هم موها را درویشانه رها کرده بود و بین حسین و جمع نشسته بود. معصوم ششم را هم داشتیم که دیشب در حالت فنا غرق بود. دانیال پیامبر عاشق هم که مجلس را بی ریا دید دوربین دیجیتال اش را برداشت و تند تند عکس با فلاش و بی فلاش می انداخت از این حسین از آن حسین در حالات و اطوار مختلف. ما گفتیم اسم یک حسین را بگذاریم حسین مظلوم. یا: حسن؛ چون خوش خلق تر است و اهل صلح و صفا و آن یک حسین را بگذاریم حسین غیرمظلوم ولی خودش می گفت خب بگویید حودر. مانده ایم برای حسین سوم چه اسمی بگذاریم: شاه حسین؟ چندبار که گفتم حسین همه شان سر برگرداندند. بین مهدی ها کاری کردیم که یکی غایب باشد و یکی حاضر. با این سه حسین چه کنیم؟

مطالب دیگر

هذا فراق بیننا و بینکم

هر چه می گذرد می بینیم شکاف بین ملت و روحانیت معظم بیشتر می شود. طوری که دیگر رفوشدنی نیست. راه ما سوا ست. داریم

انقلاب؛ افسانه و آسیب خلقی شدن

در میان افسانه های سیاست در دوران مدرن کمتر افسانه ای به جذابیت و فراگیری و ویرانگری «خلقی شدن» است. تجربه های انقلابی قرن بیستم