Search
Close this search box.

ما کراوات نمی زنیم

حرف اول:
پلورالیسم و ضبط خانگی

زمانی بود که همه کت و شلوار می پوشیدند و کراوات می زدند. هنوز از خاطره نسل ما دور نیست آن زمانی که همه کلاه شاپو می گذاشتند. فیلم های سیاه و سفید ثبت کننده آن دنیا هستند. در آن فیلمها حتی تبهکاران هم کت و شلوار و کراوات و کفش براق دارند و یقه سفید. دنیای آن روز که چندان دور از ما هم نیست روزگار کنفورمیسم بود.

در دوران کنفورمیستی تصور بر این بود که وقتی همه یک شکل باشند (یا متحد الشکل) یعنی نظم بهتری وجود دارد. آرزوی نظم بود که همه را مثل هم می کرد. از دوره مائو در چین و استالین در شوروی تا یقه سفیدهای اروپایی همه به نوعی کنفورمیسم را تجربه می کردند و می خواستند.

جهان عوض شد. امروز همه دنبال پلورالیسم اند و بر تفاوت ها تکیه می کنند. از وحدت مکانیکی می گریزند. تنوع تا بی نهایت ستوده می شود. کثرت اسم رمز جهان جدید است. اسم رمز جهان جدید تا چهل سال پیش وحدت بود.

شاید حقیقت همان کثرت در وحدت یا وحدت در کثرت باشد اما هر چه هست امروزه غلبه با کثرت است. رادیو زمانه نمی تواند به این اصل ارتباطی بی اعتنا باشد. این رادیویی است که در زیباشناسی صوتی و موسیقایی و وبستانی خود به کثرت پایبند است. قصد زیرپاگذاشتن اصول کار حرفه ای روزنامه نگاری را ندارد اما آن اصول را به صورت مینیمالیستی -حداقلی- محدود می کند تا حداکثر فضا را برای تنوع و خلاقیت باز بگذارد.

دوستانی از ما می خواهند خط مشی خود را هر چه سریعتر مشخص کنیم. با آنکه می دانم نیت خیر دارند اما بهتر است از این زاویه در توصیه خود بنگرند که شاید انتظار دارند ما هم جایی در ردیف دیگر رسانه ها پیدا کنیم و با همگن شدن، وضعیت زمانه را «روشن» کنیم. زمانه البته اصول کار خود را در طی کارگاه ماه جولای روشن ساخته و به تصویب رسانده است اما تعیین خط مشی به معنای «عادی شدن» را نمی پذیرد. زمانه می کوشد عادت های تازه ای ایجاد کند نه اینکه بخواهد از عادت های شنوندگان که محصول کار دیگر رسانه هاست تبعیت کند.

این حتما کار ما و کار شنیدن ما را سخت تر خواهد کرد. یک دوره برای شنونده و همکاران ما حتی موجب سر-در-گمی خواهد بود. اما فکرمی کنیم به دردسرش بیارزد. شکستن عادت ها و تشکیل عادت جدید آسان نیست. باز کردن استودیو به روی همگان و راه انداختن نهضت «ضبط خانگی» آسان نیست. می دانم. ولی ما نخستین رسانه ای هستیم که در کار خود آزمون را اصل می دانیم. می خواهیم سقف آگاهی و توانایی ممکن را در عرصه رسانه ایرانی اندازه بگیریم. ببینیم واقعا عرصه ای آزموده نشده و استعدادهای تازه و کشف نشده ای وجود دارد؟ تخمین ما این است که وجود دارد. آزاده در یادداشت پیشین پرسیده بود حرف تازه ای داریم؟ می گویم این همان حرف تازه ماست.

حرف دوم:
حمایت مالی طرح

می خواستم این روزها به یکی دو نکته پر گفتگو هم اشاره کنم اما آنقدر حرفهای نظری جدی ترند و جلوتر باید مطرح شوند که همیشه رسیدگی به این نوع بحث ها در سایه می ماند. اما کوتاه بگویم در باره اینکه چرا باید زمانه از حمایت یک سازمان غیردولتی هلندی و یا پارلمان هلند برخوردار باشد. از من انتظار می رود شفاف به این بحث بپردازم. حرفی نیست. اما سوال اصلی این است که اگر حرکتی و اقدامی و طرح و برنامه ای از حمایت دولت جمهوری اسلامی برخوردار نشود چه کسی باید از آن حمایت کند؟ بخش خصوصی ایران؟ بخش خصوصی ایرانی در خارج از ایران؟ اپوزیسیون ایرانی؟ نهادهای بین المللی؟ نهادهای مردمی ایرانی و غیرایرانی؟ دولتهای خارجی؟

به عبارت دیگر، اگر زمانه طرح خوبی است اما دولت ایران به آن علاقه مند نیست و نمی خواهد در آن سرمایه گذاری کند چه پشتوانه های مالی دیگری هست که بتوان از آن استفاده کرد؟ منتقدان نخست باید این نکته را روشن کنند و سپس به این نکته برسند که آیا منبع پشتوانه مالی مهم است یا نحوه هزینه کردن امکانات مالی؟ و اگر منبع هم مهم است چرا شیوه هزینه کردن در سایه قرار می گیرد؟ فرض کنیم پول یک ایستگاه رادیویی یا اقدام رسانه ای اصلا از مراجع مذهبی و سهم امام بیاید و شبهه ای هم در آن نباشد. درست است اگر حساب و کتاب فراموش شود؟ به نظر من منتقدان معمولا چون به حساب کشی دقیق این نوع طرحها از سوی پشتوانه های مالی توجه ندارند فکر می کنند پول فراوانی در دامن ما ریخته شده است و حساب و کتاب هم در کار نیست.

خلاصه اینکه کسانی که منتقد حمایت مالی خارجی هستند ناخواسته معتقدند که همه طرحها باید از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار شود وگرنه اشکال دارد. اما جالب است که وقتی جمهوری اسلامی هم پشت طرحی باشد دست اندرکاران اش به عنوان مامور جمهوری اسلامی برچسب می خورند. آیا به این ترتیب این دوستان راه بی عملی را توصیه می کنند؟ بهتر نیست به جای انگ زدن و ایجاد شبهه، نظارت را تقویت کنیم که رسانه ای راه کژ و مژ نرود. من لازم باشد باز هم به این موضوع در روزهای آینده برمی گردم.

حرف سوم:
زمانه و روز آنلاین

نکته پایانی هم در ارتباط زمانه و روز آنلاین است. روشن و صریح بگویم که این دو رسانه هیچ ارتباطی با هم ندارند. من ضمن احترام به شماری از دوستان فعال در روز آنلاین، از کسانی هستم که انتقادهای جدی به مدیریت محتوای آن دارم و این را پنهان هم نکرده ام. زمانه دنباله-رو روز آنلاین نیست و به تمام معنا یک رسانه مستقل است و تصمیمات اش در درون
سازمان کوچک خود و با همفکری گرفته می شود. حسن و عیب روز آنلاین نباید به پای زمانه نوشته شود یا آینده زمانه نباید از وضع و موضع امروز روز آنلاین گمانه زنی شود.

از: وبلاگ زمانه

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن