Search
Close this search box.

سوره الاعتراف

الف عین ت راء فاء. آماده شد بالاخره جهانبگلو از برای اعتراف. همانا شما و ما هم اگر چند ماه در زندان بودیم و مغزمان شست و شویی یافته بود و روحمان مصفا گشته بود و به دین امنیتی ها لبیک گفته بودیم بسا زودتر از اینها آماده اعتراف می شدیم. بادا که جهانبگلو نمازخوان هم بشود. غلط می کند که روزه اش را هم باز کند. صائم دایم است.

اعتراف نوعی غسل تعمید است. آب توبه بر سر ریختن است. بر سر فواحش سیاسی. اعتراف زمان مرخصی بازجو ست. آخیش! نفس راحتی می کشد. رئیس راضی است. رئیس رئیس هم راضی است. پاداش نزدیک است. یک زندانی دیگر هم سرانجام اعتراف کرد. یکی به لشکر خداوند افزوده شد.

این روزها اعتراف کم است. کم کسی توبه می کند. بگو جوانتر که بودیم اعتراف زیاد بود. هر شب تلویزیون آدمهای سرشناس را می آورد نه تنهایی که در صف اعتراف؛ و اعتراف می کردند. چه دورانی بود. به خدا نزدیک تر بودیم. آنهمه اعتراف چه ذوقی در دل بازجوها باید می انداخته باشد.

بگو ما که جوان و جاهل بودیم همیشه از این اعتراف ها حیرت می کردیم. از اینکه زندان چه دانشگاه-کلیسایی است که هر که به آن دخول کرد قلبش روشن می شود و روحش صفا می گیرد و آماده اعتراف به گناهان کبیره و صغیره خود می شود. زندان معبدی است با گنبد طلا در آستان قدرت شکست ناپذیر ما.

همانا زندان بهترین آیت قدرت تربیت دینی در سلطنت ابدمدت جمهوری اسلامی است. کلیسایی است. با آنهمه کشیش اعتراف گیر. کشیش هایی که هدفی نمی جویند جز پراکندن بذر محبت خدا در دلها. جدی و سختکوش اند و در عین حال مهربان. آنها بهترین نوع کشیشان اند و بهترین خادمان حرم امن جمهوری اسلامی. خدا ایشان را دوس دارد و ایشان خدا را دوس می دارند.

بگو جوان که بودیم اما اعترافها هم سنگین تر و جدی تر بود. براندازی ابهتی داشت. ضدانقلابیگری پشت آدم را به لرزه می انداخت. کودتا پر از سرهنگ بود. براندازی توپ و تانک می خواست پول فراوان و آدم فراوان می خواست. پشت براندازی یک لشکر بود.

حالا براندازی شده است آرام و خاموش و مخملی. تفو بر شما. احمقانه است. این جور براندازی واقعا کار فیلسوفان است نه کار سرهنگان. پشت اش هم معلوم نیست چند نفر هستند. شاید یکی شاید هم یک و نصفی. همان به درد به زندان افتادن می خورد. و چنین خداوند خوار می دارد اهل ضلالت را. بگو من طرفدار براندازی ناآرام و پرسر و صدا و از جنس کیسه حمام هستم. 

و جالب است که بسیاری از این گنه-کردگان و اعتراف کنندگان که خودشان هم خواسته اند حتما حتما اعترافاتشان برای تنویر افکار و تنذیر اشرار در ملا عمومی از تمام بلندگوهای مساجد و کلیساها پخش شود به محض اینکه پایشان را از کلیسا بیرون می گذارند دوباره بر می گردند به عالم گناه و اصلا می زنند زیر اعترافات آشکاری که به زبان خودشان جلو هزارها نفر کرده اند.

زندان بهترین و امن ترین جای جهان است. عالم بیرون عالم آلودگی و گناه است. چنین گفت کشیش کشیشان. کاشکی مردمان همواره در زندان بودند تا معترف به گناه و تقصیر، و مشتاق به طلب عفو بودند. بیرون که می روند هر چه یادشان داده ایم فراموش می کنند. ان الانسان ظلوما جهولا. با شما می گویم ایمان بیاورید به اعتراف و آن را انکار نکنید از پس آنکه اقرار کردید. بدرستی که عاقبت آنها که انکار کردند پس از آنکه اقرار کرده بودند، عذابی الیم است. و الینا المصیر.

از: قرآن ابوجهل
(نسخه محفوظ در مسجد سپهسالار) 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن