چه کار خوبی! مردم ما خانه گنجی را به شمع آذین کرده اند. همه هستند از زن و مرد و صاحبنام و گمنام و خردسال و بزرگسال. کاش من هم آنجا بودم. اما دور باشم یا نزدیک در خانه من نیز شمع گنجی روشن است. … … روشن نگه داشتن شمع امید این کاری است که می توانیم کرد.
یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره از توی زندون
مثل شبپره با خودش بیرون
میبره اونجا که شب سیاه
تا دم سحر شهیدای شهر
با فانوس خون جار میکشن
تو خیابونا
سر میدونا
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
مستیم و هشیار شهیدای شهر
خوابیم و بیدار شهیدای شهر
آخرش یه شب ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
ماه میشه خندون
یه شب ماه می اد
یه شب ماه میآد
* عکس های بیشتر را در کسوف ببینید که این عکس هم از آنجاست. ترانه فرهاد را هم در وبلاگ گندمزار می توانید گوش کنید که متن شعر شاملو را هم دارد.
نیز: