سیاستمدارها آدم های عجیبی هستند بخصوص از این جهت که می توانند حقایق را وارونه جلوه دهند. آدم فکر می کند این ویژگی سیاستمدارهای ماست مثلا و غربی ها از این غلط ها نمی کنند اما ظاهرا یا آمریکایی ها مثل ما هستند یا چون با ما سروکار پیدا کرده اند به شیوه سیاستمداران ما حرف می زنند. لابد شنیده اند که وقتی اسکندر به مشرق لشکر کشید رفتارش مثل شاهان ما شد. آنچه امروز پل برمر موقع خروج نابهنگام از عراق گفت از این شمار است. آقای برمر به ما می گوید شک نداشته باشید که اوضاع در عراق امروز بهتر از ۱۴ ماه پیش است(!) و اظهار خوشحالی می کند که نقشی در ثبات بخشیدن به اوضاع(!) بازی کرده است. من اگر آنجا بودم فقط یک سوال از ایشان در فرودگاه می کردم: آقای برمر می گویند شما از ترس اوضاع وخیم امنیتی در عراق دو روز پیش از موعد قدرت را واگذار کردید و نخواستید در روز اعلام شده یعنی ۳۰ ژوئن مراسم رسمی بزرگ و با شکوهی به این مناسبت برگزار کنید تا مبادا خوراک تروریست ها شود و می دانستید که نمی توانید امنیت حتی همان مراسم را تضمین کنید برای همین زودتر و در مراسمی تقریبا مخفیانه قدرت را وانهادید و دارید از این منزل ویرانه تشریف می برید، درست است؟
استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و