Search
Close this search box.

چرا تا حال وبلاگ نویس نشده بودم؟
نخستین یادداشت عباس عبدی برای وبلاگ اش

وقتی که داشتم با یکی از دوستان که زحمت مقدمات این سایت یا وبلاگ را متحمل شده بود صحبت می‌کردم، که خودش هم وبلاگ‌نویس بوده و در این مسیر نیز بلا دیده است، به همراهش یک وبلاگ‌نویس خبره بود که اگرچه برای من احترام قایل بود، اما با همه جوانی‌اش چنان مرا راهنمایی می‌کرد که گویی یک راننده تاکسی در حال راهنمایی کردن یک نفر تازه از ده آمده است، البته انصافاً هم نسبت من به او در موضوع وبلاگ چندان هم بهتر از نسبت دهاتی به شهر آمده به یک راننده تاکسی نیست.

اصل بر وبلاگ داشتن است
فرمودند که خوب! برای شروع باید یک نوشته‌ای داشته باشی که چرا وبلاگ‌نویس شده‌ای؟ و من ماندم که راستی چرا؟ مگر وبلاگ‌نویسی هم چرا می‌خواهد؟ تازه فهمیدم که طرف با همه خبرگی‌اش به دلیل جوان بودن متوجه نشد که باید به من بگوید که یک یادداشت بنویس که چرا تا حالا وبلاگ‌نویس نشده‌ای؟ چرا که در دنیای امروز برای امثال ما اصل بر وبلاگ‌نویسی یا سایت داشتن است و نبود یا تأخیرش دلیل می‌خواهد که دلیل من هم موجه بوده، سی ماه دوری از جامعه و یک سال هم وقت برای انطباق‌پذیری با جامعه! اگر اینها دلیل کافی نیست پس چه دلیلی باید آورد؟ از داخل زندان آن هم به تنهایی زندان بودن که نمی‌توان سایت و وبلاگ راه انداخت.

بدون ارتباط انسانی وجود ندارد
اما یک دلیل خیلی موجه دیگر هم برای تشکیل این سایت وجود دارد. انسان بدون ارتباط، موجودی ضعیف‌تر از هر حیوانی خواهد بود. بنابراین ارتباطات در هر حوزه‌ای، زمینه اصلی اجتماعی شدن فرد است، و با توجه به کاهش ارتباطات به واسطه فقدان مطبوعات آزاد و تجمعات در جامعه فعلی ما، اینترنت مجرای مهمی برای تأمین و جبران این ارتباطات است، و اگر قرار باشد که شهروندی مسئول و آگاه نسبت به جامعه خود باشیم به ناچار می‌بایست این ارتباطات را با همه افراد گسترش داد.

جوان پنجاه ساله
نکته پایانی این که اینترنت و وبلاگ‌نویسی عموماً از طریق جوانان و آنچه که معروف به نسل سومی‌هاست شروع شد و هنوز هم کمابیش میدان در اختیار آنان است و لذا فرهنگ نوشتاری و ادبی خود را نیز بر این فضای مجازی بار کردند، اما دوستان خواننده انتظار نداشته باشند که من هم که امسال پنجاهمین سال زندگی‌ام است چون این جوانان بنویسم، از هر کس متناسب خودش انتظار داشته باشند. به همین دلیل از فقدان جذابیت‌های نوشتاری یا ادبیاتی مشابه وبلاگ‌نویسان جوان در این سایت پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم.

نقد سهل است فحش هم آزاد است
همچنین انتقادات خوانندگان از هر نوعش چه سازنده و چه تخریبی ـ‌به شرط پرهیز از ادبیات غیراخلاقی‌ـ موجب بهبودی این ارتباطات خواهد بود، گرچه این مجموعه متعلق به من است، اما در واقع برای بهره‌جویی دیگران عرضه می‌شود و باید درخواست‌های آنان را تا حدی که نافی بخش اول این تعلق نیست رعایت نمود و امیدوارم که چنین شود.

————————
بهترین یادداشتی است که در این اواخر در باره وبلاگ خوانده ام. برگرفته از: آینده

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن