Search
Close this search box.

امنیت به آتش بستن منطقه از زمین و هوا نیست

در هفته های گذشته حوادث نا امنی و گروگان گیری و کشتار هموطنان، از حوادث تلخ و سخت کشور بود که ضرورت دارد از چند جهت به آن توجه شود:

۱. گمان دنیا بر این بود که ایرانی ها – حتی اپوزسیون مسلح – از قواعد القاعده پیروی نمی کنند. جنایتکاران و به وجود آورندگان این حوادث، بخشی از ایرانیان را هم لا اقل در افکار عمومی دنیا جرئی از القاعده کردند.

۲. این حوادث از پایگاه مذهبی و بخش سنی آن شکل می گیرد. سنی های ایران از بهترین و مظلوم ترین های این مرز و بوم هستند که اگر چه اقلیتند، اما خوش نام بوده اند. رهبران دینی سنی اگر در این حوادث فعال شوند، به نفع اسلام و به نفع اهل سنت و مردم ایران خواهد بود.

۳. همه ی این اتفاقات تلخ، نشانه ی عدم امنیت است. تأمین امنیت از ضروری ترین وظایف هر حکومتی است. امنیت نیز تنها با به آتش بستن منطقه از زمین و هوا صورت نمی گیرد. تدبیر هم جزئی از عوامل ایجاد امنیت است. نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی و مدیران سیاستگزار باید در کمیته ی مشترکی با این نوع حوادث مقابله کنند. البته یکی از خوانندگان کامنت داده بود می شود از این همه گردان استشهادی که برای ضربه زدن به منافع آمریکا و اسرائیل ثبت نام کردند، در این موارد استفاده شود؛ تا معلوم شود صادق هستند یا خیر. امنیت مردم ایران که قاعدتاً باید در اولویت باشد.

۴. عوامل تحریک سنی ها و ایجاد فضای مناسب برای عملیات تروریستی خود نشانه ی بی تدبیری است. وقتی مسئولان استانی که در منطقه به شیعیان غالی معروف بودند منصوب می شدند، خیلی ها این نگرانی ها را داشتند. مدیریت کلان این مناطق باید به دور از تعصبات منطقه ای باشد. 

از: وب نوشت

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن