Search
Close this search box.

وقاحت فرهنگی

امروز عصر که طبق معمول در کتاب‌فروشی‌های جلوی دانشگاه پرسه می‌زدم، یک‌دفعه چشمم افتاد به رمان “شالی به درازای جاده‌ی ابریشم” نوشته‌ی “مهستی شاهرخی”. بسیار متعجب شدم؛ کتاب را برداشتم و وقتی دیدم که ناشرش همان نشر “ورجاوند” است، گمانی که لحظه‌ی اول در ذهنم شکل گرفته بود و این بود که شاید خود نویسنده آن‌را توسط ناشر دیگری دوباره منتشر کرده، باطل شد. تعجبم وقتی به مرز حیرت رسید که دیدم با کمال وقاحت روی جلد کتاب نوشته شده: منتخب ویژه‌ی سال ۱۳۸۴ منتقدین مطبوعات! شالی به درازای جاده ابریشم مدت‌ها بود که نایاب بود و حالا نشر “ورجاوند” چاپ دوم آن را منتشر کرده است.

برای دوستانی که شاید از ماجرای انتشار کتاب “شالی به درازای جاده‌ی ابریشم” بی‌اطلاع باشند، مختصری را شرح می‌دهم: خانم “مهستی شاهرخی” نویسنده‌ی این رمان، سال‌هاست که در فرانسه ساکن هستند و کتابشان را توسط ناشری در خارج از کشور، منتشر کرده‌اند. بعد از مدتی، نشر ورجاوند در ایران بدون کسب هیچ‌گونه اجازه از نویسنده، “شالی به درازای جاده‌ی ابریشم” را با تن دادن به اصلاحیه‌ی وزارت ارشاد و به‌صورت جرح و تعدیل‌شده منتشر می‌کند. مشخص است که مهستی شاهرخی به‌شدت به این امر معترض می‌شود و چند بار طی یادداشت‌هایی اعتراض خود را اعلام می‌کند و “آن‌چه البته به جایی نرسد فریاد است”…

خانم شاهرخی حتی از دست‌اندرکاران جوایز ادبی خواست که کتابش را از لیست نامزدهای احتمالی خود حذف کنند اما نویسندگان و منتقدان مطبوعات در یک اقدام پسندیده، جایزه‌ی خود را “به پاس‌داشت حقوق از دست رفته‌ی مولف” و در اعتراض به نقض حقوق بدیهی مهستی شاهرخی، به رمان “شالی به درازای جاده‌ی ابریشم” اهدا کردند. دقت کنید: “به پاس‌داشت حقوق از دست رفته‌ی مولف” و وقاحت از حد گذشته‌ی نشر ورجاوند را ببینید که روی جلد کتاب نوشته است: “منتخب ویژه‌ی سال ۱۳۸۴ منتقدین مطبوعات!”

واقعن چه‌قدر بی‌شرمی لازم است تا ناشری که کار او یک کار “فرهنگی” است، مثل کبک سر خود را در برف فرو کند و به ‌سودای چند صد هزار تومان سود، این‌چنین مصداق بارز “بی‌فرهنگی” شود.

به‌نظرم راه عملی اعتراض به این اقدام بی‌شرمانه‌ی نشر ورجاوند این است که دبیران ونویسندگان صفحات ادبی مطبوعات و نویسندگان سایت‌های ادبی، در یادداشت‌هایی هرچند کوتاه خیلی محترمانه به این اقدام غیرفرهنگی اعتراض کنند و غیرمستقیم نویسندگان و مترجمان را ترغیب کنند که از بستن قرارداد چاپ کتاب با این ناشر و ناشرانی که اقدامات مشابهی انجام می‌دهند تا عذرخواهی رسمی ناشر از نویسنده و احقاق حقوق او، خودداری کنند.

واضح است که این اقدام نه فقط در حمایت از یک نویسنده‌ی خاص که دفاع از ابتدایی‌ترین حقوق پدیدآورنده‌ی یک اثر است؛ چه بسا با رواج این اقدام، روزی کتاب خود ما یا دوستان ما این‌چنین مورد سوء‌استفاده قرار گیرد
.

* برگرفته از: کتابلاگ

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن