آقای خامنه ای هنوز خیلی دیر نیست

۱
از آنجا که رسانه‌های کشور از نقد سیاست‌ها و اقدامات شما قانونا محرومند، از آنجا که به خواست شما روزنامه‌نگاران حقیقت جو را می‌گیرند و منقدین را به زندان می‌برند، چون از دسترس شما دورم، می‌توانم به زعم خود اندیشه‌ها و نگرانی‌های آنان در قبال سیاست تازه رهبران امریکا را تدوین و در مقابل سیاست شما، که بدون اخذ رضایت ملت و بدون ‌پاسخگویی به ملت، بر کشورم حکم می‌رانید، قرار دهم.

۲ در میان بیش از ۲۰۰ کشور مستقل جهان حتی یک کشور هم روی کره زمین باقی نمانده که رفتار و سیاست شما را با ایالات متحده داشته باشد. اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که اگر برای بهبود مناسبات دو کشور اقدام نکنید، روابط دو کشور قطعا بسوی وخامت بیشتر و جنگ سوق خواهد یافت.

۳ شما متاسفانه هنوز با زبانی بس کم فرهنگ و غیر سیاسی از “گستاخى و بى پروائى حماقت‏آمیز زمامداران آمریکا و انگلیس” حرف می‌زنید. شما هنوز هم، چون دوران جنگ سرد، طامات می‌بافید که: ” کلان سرمایه داران غربى و صهیونیست، که بازیگر پشت صحنه‏ى همه‏ی دولتهاى مستکبرند، از اوج اقتدار تحمیلى خود ساقط خواهند شد”. مواضع شما در زمینه مناسبات ایران و امریکا فاجعه بارترین مواضع در میان تمام سران جمهوری اسلامی است.

۴ دولت بوش مصمم است – به روشی لیبیایی یا فلسطینی، و اگر نشد به شیوه‌ای عراقی یا افغانی، و یا به هر روش دیگر- به بحران ۲۵ ساله در مناسبات دو کشور پایان دهند. آنها فعلا دارند راه دیپلماسی را می‌آزمایند. ولی اگر راه باز نکنید، آنها قطعا راه‌های دیگر را خواهند آزمود.

۵ تازمانی که روابط ایران و آمریکا خصمانه است ایران قادر نخواهد شد بدون سوق کشور به سمت جنگ به غنی سازی و تکامل تکنولوژی هسته‌ای ادامه دهد.

۶ به صلاح کشور، و در عین حال به سود پایگاه اجتماعی حکومت، است که تمام شعارها و دشنام‌های ضد امریکایی به شعارهای ضد القاعده و ضدطالبانی بدل شود. سیاست نابودی اسرائیل باید فورا جای خود را به دفاع از همزیستی دو دولت مستقل بدهد.

۷ شما از تاکید جهان بر حقوق بشر در ایران نوعی تلاش برای خالی کردن زیر پای نظام سیاسی را برداشت می‌کنید. در حالیکه در دنیای امروز پر شدن زیر پای حکومت‌ها با حد رعایت حقوق بشر و با میزان بسط دموکراسی پیوند خورده است. تجربه دوم خرداد بهترین نمونه تقویت ثبات از طریق بسط دموکراسی و تجربه انتخابات مجلس هفتم بارزترین نمونه تهدید ثبات سیاسی از طریق تحدید دموکراسی است.

۸ رفتار ایران در قبال رهبری تازه در افغانستان، عراق و فلسطین خوشبختانه در مسیری است که می‌تواند بستر ساز اعتماد و گفتگو میان ایران و امریکا شود. برخورد ایران با انتخابات عراق و فلسطین، به ویژه دعوت از محمود عباس امیدوار کننده است. ایران تا این جا یکی از اصلی‌ترین برندگان تحول اوضاع در اطراف خویش است.

۹ ایران باید نشان دهد که کشوری است که سهم و جایگاه ایالات متحده در اقتصاد و در نظام امنیت بین‌المللی را می‌پذیرد و خلاف آن سیاست گذاری نمی‌کند. یعنی ایران نباید بخواهد منابع انرژی در خلیج فارس و در دریای خزر ، و نیز بازار داخلی و نیازهای دفاعی کشور، به انحصار شرکای دست دوم اقتصاد امریکا در آید. رفتار فعلی ایران در امریکا “یاغی‌گری” فهمیده می‌شود. رفتار ایران در این زمینه باید مثل ترکیه، هند، ویتنام، امارات، چین، و غیره باشد. بدون چنین تحولی محال است بحران در مناسبات دو کشور پایان گیرد.

از: نامه سرگشاده فرخ نگهدار به رهبر ایران

در وب:

همه درها در ایران به روی دموکراسی بسته نیست،
گفتگو با بیل کلینتون
تقریبا همه چیز در باره آمریکا و جهان (یا نگاه آمریکا به جهان):  Foreign Policy
آمریکا در ایران، گزارش ویدیویی شبکه سی بی اس CBS – لینک از طریق ایرانیان دات کام

پس نوشت:
من هم می خواهم روزی مثل فرخ نگهدار باشم، نوشته خواندنی و صمیمانه آق بهمن؛
باز هم در باره فرخ نگهدار: قدرتمند کردن جامعه برای فشار آوردن بر حاکمیت، بهمن کلباسی
چرا ما همیشه کنار بازنده ها قرار می گیریم؟ نقد عطاء الله مهاجرانی از سفر بی موقع مقام سوری به تهران در مکتوب (کاش مهاجرانی بیشتر از این دست نقدها بنویسد که خیلی نایاب است)؛
پیامهای انفجار در استان بوشهر، یکی از بهترین تحلیل های مسعود بهنود (کاش یک روزنامه نگار جدی متن همه واکنش های ضد و نقیض مقامات ایرانی را تحلیل می کرد. خیلی چیزها از این واکنش ها می توان دریافت. کمترینش: عدم هماهنگی در خبردهی از یک واقعه بی نهایت مهم برای امنیت کشور)؛
ایرانی ها اشتباه می کنند سوریه شریک مطمئنی نیست، تحلیل خبرنگار بی بی سی در وزارت خارجه آمریکا؛
آنها که جبهه مشترک تشکیل می دهند…، امید معماریان
چراغ سبز ایران به آمریکا برای همکاری در خاورمیانه، بی بی سی  

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن