شعر حجم جستجوی حقیقت است از بیراهه

بازخوانی حرفهای قدیم که هنوز تازگی هایی دارد

… به همان جایی که شاعر حجم رسیده است. در آنجا شاعر برای گفتن، حرفی ندارد. شرحی ندارد، و ناگاه چیزی را به زبان می‌آورد که حیرت و راز است، همان چیزی را که ساحران، پیغمبران، و داخوانان، برهمنان، پیام‌ آوران کفر، پیام ‌آوران ایمان به لب آورده‌ اند، یعنی شعر، خود شعر.
ــ حجم‌ گرایی نه خودکاری است، نه اختیاری. جذبه‌ هایی ارادی است یا اراده ‌ای مجذوب است. جذبه‌ اش از زیبایی است. از زیباشناسی است. اراده ‌اش از شور و از شعور است، از توقع فرم و از دل بستن به سرنوشت شعر.
ــ نه هوس است، نه تفنن. تپشی است خشن و عصبی. تپش آگاه برای هنر شاعری در انسانی دیوانه شعر، که خطر می‌کند، که از قربانی شدن نمی‌ترسد.
ــ شعر حجم، شعر حرف‌هایی قشنگ نیست. شعر کمال است، در کمالش وحشی است و در کشف زیبایی خشونت می‌کند.
ــ عتیقه نیست، ولی از بوی باستان بیدار می‌شود.
ــ تغییر جا دادن واقعیت هم نیست. در زندگی روز و در زبان کوچه توقف نمی‌کند، شاعر حجم‌ گرا همیشه بر سر آن است که واقعیتی خلق کند ناب ‌تر و شدیدتر از واقعیت روزانه و معمول: ما تصویری از اشیاء نمی‌دهیم، منظری از علت غایی آنها می‌سازیم. و عواملی را که بدینگونه وام می‌گیریم، در جایی دوردست با فاصله ‌ای از واقعیت می‌نشانیم.
ــ کار شعر، گفتن نیست. خلق یک قطعه است، یعنی شعر باید خودش موضوع خودش باشد.
ـ فصاحت و جستجو‌های زبانی رویای ما نیست، ولی جادوی عجیب واژه‌ ها را در کارمان فراموش نمی‌کنیم.
ـ شعر حجم از دروغ ایدئولوژی و از حجره تعهد می‌گریزد، و اگر مسئول است مسئول کار خویش و درون خویش است، که انقلاب است و بیدار است. و اگر از تعهد می‌گوید از تعهدی نیست که بر دوش می‌گیرد، بل از تعهدی است که بر دوش می‌گذارد. چرا که شعر حجم‌ گرا به دنبال مسئولیت‌ها و تعهد‌های جهت داده شده نمی‌رود، به درون نبوت می‌دهد تا از نداهای او جهت بدهد. پس، این شعر پیش از آنکه متعهد بشود، متعهد می‌کند.
ــ حجم ‌گرایی سبک شعر دیگر ایران است. صفت عصر است و خطابی جهانی دارد و چون صفت عصر است؛ نقاشی، تئاتر، قصه، سینما و موسیقی را به خود می‌گیرد. و این بیانیه دعوتی است برای عزیمت. همراه با نقاشان، نمایش‌ نویسان، سینماگران و نویسندگانی که کار خویش را در سمت این خطاب می‌بینند و می‌بینیم.
ــ حجم ‌گرایی شاعرانی را گروه می‌کند که به تجربه کارهای خویش رسیده‌ اند، به لذت پریدن‌های از سه بعد. پس اینک بیانیه ما میوه ‌ای رسیده را می‌چیند!
نه پیشواییم و نه بت. مبارزه می‌کنیم، مبارزه علیه آنهایی که به این کشف خیانت می‌کنند تا به نخوت فردی یا اجتماعی خود رضایت دهند، از ملا، دانشمند، یا هنرمند.

از: بیانیه شعر حجم بازچاپ شده در: شهروند (لینک از طریق قابیل)


 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن