Day: تیر ۱۸, ۱۳۸۲

آن صد دلار لعنتی

نوشته علی ماندگار بعد از ظهر یکی از روزهای داغ تیر ماه ۷۸ در دفتر خبرگزاری رویتر در تهران ، یک عکاس ایرانی ( … ) ، که در جستجوی کار با حقوق ارزی بود ، عکس احمد باطبی با پیراهن خونین او را بر روی میز جاناتان لیونز خبرنگار موسسه رویتر گذاشت . لیونز سعی کرد خود را نسبت

لاله سیاه

در ماورای عشق تنفس می کنم در فضایی که اشیا رنگهای عجیب می گیرند و غزل به کتیبه ای سنگی در زبانی خاموش تبدیل می شود زیر خاک ماهی های طلایی کوچک به ریشه های بوته نزدیک خیره مانده اند در اینجا نه تاریکی اندوه است و نه عصرهای بیتابی و روشنایی صبحی تازه دمیده بی هیچ شتاب آرام آرام

سرپیکو

فیلم “سرپیکو” را می بینم. شاید بنوعی یادآور آرمانهای فراموش شده نسلی شورشی است که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی همه جای جهان میدان فعالیت اش بود. نسلی که من هم از آخرین نماینده های آن متاثر شدم و هنوز هم نتوانسته ام گریبانم را از نوع بینش و منش آن رها کنم. برای همین تنهایی سرپیکو را و