عرض شود که از دیروز دارم فکر می کنم منظور آقای خامنه ای از شفاف سازی (+) چه می تواند باشد. بعد از بیانیه ۱۷ موسوی و بیانیه های پشتیبان آن کدام مساله است که برای آقای خامنه ای هنوز مبهم مانده است؟ آیا درخواست اینکه دست تان را از پشت دولت بردارید تا همین مجلس نیم بند سر هزار تا خلافکاری اش که شما روی اش سرپوش گذاشته اید استیضاح اش کند مبهم است؟ آیا اینکه زندانیانی را که به ناجوانمردی و اتهامات مضحک و من درآوردی گرفته اید و به زندانهای انفرادی انداخته اید (که خودتان فرموده اید مصداق اشد شکنجه است) باید آزاد کنید به اندازه کافی روشن و شفاف بیان نشده است؟ آزادی رسانه هایی که اسیر کرده اید و برداشتن فشار روزانه سانسور که این را بنویس و آن را ننویس و چرا این را آن طور نوشتی یا ننوشتی برای آقا جای ابهام دارد؟ تازه این رسانه های فعالان داخل حکومت بوده است عمدتا. همین را آزاد کنید ازادی رسانه های واقعا ازاد پیشکش. اینکه اجتماعات و احزاب در چارچوب قانون اساسی باید آزاد باشد و وزارت اطلاعات نباید مزاحم مردم در استفاده از حقوق قانونی شان باشد شفاف نیست؟ اینکه قانون انتخابات باید طوری تجدیدنظر شود که شورای نگهبان برای مردم وکیل تعیین نکند و مردم واقعا حاکمیت بر سرنوشت و رای خود داشته باشند جایی اش بد بیان شده است؟ رهبری که ادعای ولایت بر کافه مسلمین از شیعه و سنی دارد و بر همه کسانی که در اقطار اقالیم قبله می زیند ولو به دین اسلام نباشند هم مدعی ولایت است قاعدتا باید بیشتر از اینها باهوش باشد.
بفرمایید شما هم شفاف سازی کنید. بفرمایید این معما را حل کنید که چرا رهبر یک نظام مبتنی بر قانون روز بعد از انتخابات و پیش از رسیدگی به شکایات که در قانون پیش بینی شده و پیش از تایید نهایی رای گیری باید بیاید نامزد پیروز اعلام شده را تایید کند با اینکه می داند بسیاری معترض خواهند بود. شما همین یک سوال را جواب بدهید کلی غبارها برطرف می شود. بیایید بگویید اصلا انتخابات هم سالم بود اما من خطا کردم دویدم وسط. این مردم فهیم که شما از بام تا شام دارید تقدیس شان می کنید و به رای ۴۰ میلیونی شان افتخار می کنید جواب می خواهند سوال دارند باید قانع شوند که این خطا بود یا پوشش خطا بود؟
آقای خامنه ای ما نیستیم که نظام را به احمدی نژاد گره زده ایم. ولی اگر شما گره زده اید طبعا مشکل شما ست که با رفتن او نظام هم خواهد رفت. به ما نگویید که بعد از اینهمه زحمت و رنج و درد و شهید و زندانی بیاییم بگوییم ببخشید انتخابات سالم بود. این انتخابات اگر هم سالم بود حالا دیگر ناسالم است. این دولتی که روبروی نیمه دیگر ملت که به او رای نداده اند می ایستد و به ضرب چاقو و چماق و حبس و زجر مردمان هم که شده به کرسی اش چسبیده محکوم است به فساد و ناسالم بودن همه کار و اطوارش. این خواص ما نیستند که با «عملشان جمهوریت و انتخابات را زیر سوال می برند» بلکه این خواص می خواهند بگویند جمهورییت با جمهور معنا دارد نه با نیمی از جمهور و کمتر از نیم. درست است که این خواص حاضرند برای حفظ نظام و گذر از این بحران راه مسالمت بروند. اما این به معنای آن نیست که به شما بگویند انتخابات درست بود. نبود. خودتان را گول نزنید. همه خواص جنتی نیستند. به نظرم باید خیلی هم شاکر این خواص باشید که دوپهلو حرف می زنند. چون دارند به شما راه می دهند که از این بحران بیرون بروید. اگر می خواستند صریح حرف بزنند چیزی از شما نمانده بود.