ما ایرانیان، افغانان و تاجیکان یک زبان داریم اما زبانهای ما در حیطه سیاسی خود هر یک جداگانه رشد کرده و می کند. از این است که میان این حیطه های زبانی فرق های فارق افتاده است. هر یک از این زبانها امکاناتی از فارسی را رشد داده که دیگری به آن نرسیده یا آن را دور زده یا تاریخی کرده است. زبان زنده فارسی همه این امکانات است و نه فقط آنچه که ما در ایران می شناسیم. در زبان افغانان و تاجیکان ظرافت ها و شیرینی ها هست و کژی ها و کاستی ها که از دانستن و شناختن آن بی نیاز نیستیم. من خود باید اعتراف کنم که بارها در سر کلاس به پیروی از استادانی چون بهار یا خانلری و یا به شم زبانی و مطالعه تاریخی حرف ها زده ام که بعد از آشنایی بیشتر با فارسی تاجیکان آن را اشتباه فاحش یافتم. بسیار چیزها که ما گمان می کنیم تاریخی شده است هنوز در زبان فارسی رایج در خارج از قلمرو ایران زنده است. کمترین سود از آشنایی با حیطه های زبانی تاجیک و افغان همین غوطه ور شدن در زبانی است که برای ما تاریخ شده اما آنجا زنده و روزمره است.
من به نمونه برای آشنا شدن با نثر اداری و رسمی امروز افغانستان طرح تازه خلع سلاح را می آورم که ضمنا از نظر محتوا هم بسیار نکته های آموختنی و فاشگوی از امروز افغانستان دارد:
طرح
مشاور خاص رئیس دولت انتقالی ـ اسلامی افغانستان
درباره راه های تسریع پروسه ایجاد اردوی معیاری ملی و
انحلال تدریجی اردوی موجود
سرطان ۱۳۸۲ ـ کابل
بسم الله الرحمن الرحیم
مشاور خاص، بنابر تصاویب جلسه ماه جوزای۱۳۸۲ شورای امنیت ملـی وفرمان رئیس دولـت ا. ا. افغانستان ، ملاقات های متعــددی را با گــــــروه های مخـتلف مـردم انجــام داد . طی دیدارهای مذکــور روی موضوعات حــــیاتی چـون وضعیت کـــنونی قــوت های مسلح ، تسریع جـــریان ایجاد اردوی ملـــی وایجــاد فضای بهــتر برای بازسازی ومشارکت مردم درقدرت مشاوره وتبادل نظر بعمل آمد .
بادرک عمیق نظــریات مردم واعتقاد به این اصل که استفاده اعظمی از شرایط ایجاد شده ملی وبین المللی درکشور برای تامین صلح وثبات دایمی ، وایجاد یک افغانستان نوین ، وجیبه ملـــی هریک از اتباع مملکت می باشد ، طرح زیرین را به پیشگاه شورای امنیت ملی افغانستان پیشنهاد مینماید :
اردوی موجوده افغانستان که درزمان حاکـــمیت طالبان به شدت ضربه دیده ومتلاشی شده بود ، به شکل هسته های مقاومت مردمی در نقاط مختلف کشور ، اساسا تحت رهبری رهـــبران منطقوی به موجودیت ومبارزه خود علیه رزیم تروریستی طالبان ـ القاعــــــده ادامه میداد . این اردودر نتیجه پشتیبانی ائتلاف بین المللی ضد تروریستی وحمایت مردم ازادیخواه وعدالت پسند افغانستان نقش موثری را در آزادساختن وطن عزیزما از چنگال تروریزم بین المللی ایفا نمود .
در دوره پس ازطالبان اردوی موجود با شدت تجدید سازمان یافت وامروز کمیت عظیمی از افراد وتعـــــداد قابل ملاحظه اسلحه وتخنیک محاربوی را در اختیار داشته ونقش معینی را در حفظ صلح وثبات بازی می کند .
در اسناد اجـــلاس بن ، ایجاد یک سیستم جدید سیاسی در افغانستان از طریق تدابیر دوره موقت ، دوره انتقالی ، وتصویب قانون اساسی جدید مسجل گـــــردیده است . در عین زمان ، ترخیص باعزت وحرمت گروه های مسلح داوطلب وایجاد یک اردوی ملی جدید با پشتیبانی جامعه بین المللی به صراحت قید شده است .پیشرفت موازی هر دوپروسه باید با تحقق خلع سلاح عمومی ، غیر نظامی سازی وآغاز پروزه های بزرگ اشتغال زا همراه می بود .
اینک با گذشت (۱۸) ماه هیچ یک از وظایف فوق الذکر در سطح مطلوب عملی نگردیده است .
وضعیت اپراتیفی ثـبات لازم نیافته ، تروریســتان در وجـــود بقایای طالبان ـ القاعـــــده ـ حکمتیار ومتحدین آشکار وپنهان شان تجدید سازمان یافته دست به ترور ودهشت افگنی می زنند . سرحدات افغانستان کماکان قابل نفوذ وآسیب پذیر است .
مردم این حقایق را می دانند وازآن به شدت نگران استند .
یکــی از نظریه های بسیار متداول تاکنون این بود که اردوی ملــــی همان اردوی موجوده ماست وبامقداری تغییرات ، اردوی ملی مورد بحث در اسناد اجلاس بن را خواهیم داشت . درین راستا گاه ضرورت تغییر وتبدیل قوماندانان مطـــرح می شود وگاه از لزوم تغییرات وسیع در کادررهبری وزارت دفاع سخن رانده می شود .
اما باید اذعان نمود که تلاش های بسیار برای تبــدیل اردوی موجود به یک اردوی ملـــی معیاری نتایج اندک داشته و مورد رضائیت بسیاری از هموطنان ما نبوده است . با وجود خصلت وطندوستانه وخدمات قهرمانانه خویش ، اردوی کنونی فاقد مشخصات اساسی یک اردوی ملی معیاری است که خصوصیات عمده آن در تمام جهان شناخته شده است . عمده ترین این کمبود ها قرار زیر است :
الف : اردوی موجود عمیقا حزبی وسیاسی است : این خصلت از رهــــــبری سطح عالی آن تاساختار تشکیلاتی وتا آخـــــرین افسر وسرباز اردو صادق است . هر رهبر ، هر جـــــنرال وقوماندان این اردو تابع یک حــــــزب یا سیاست معـــین است . سیاسی بودن اردو وخاصتا تسلط سیاست های متفاوت وگاه متناقض در آن باعث می شود که نتواند اعتماد عامه مردم را جلـــب کند.درحالیکه اردوهای ملی درجهان فاقد این خصوصیت میباشد . یعنی به جز از رزیم های کودتایی ، در سایر موارد احزاب وحکومت ها در نتیجه تعامـــلات سیاسی به صحنه می آینـــد ویا از صحنه می رونـد ، اما اردو ها بدون مداخــــله در سیاست به حـــفظ وحــراست نوامیس ملی ، ارزش های قانون اساسی وسلامتی نظام ادامه می دهد .
ب : ساختار اردوی موجود بر اساسات محلی استوار است : یعنی در بسیار حالات ، تشکیل فرقه ها ، لواها وغند ها براساس ملاحظات محلی صورت گرفته واز روی موقعیت جــغرافیایی قطعات نامبرده می توان به ترکیب اتنیکی آن پی برد . واگردر همان محـــل بیش از یک تنظیم حضور داشته باشد در آنصورت تشکیل قطعات مماثـل درعین ولایت یا ولسوالی بامشخصات تنظیمی منظور شده است .
ساختار متکی بر آزادی عمل گــــروه های مسلح بر مبنای محل ویا اراضی در زمان مقاومت گوریلایی در جهان یک اصل موثر وقبول شده بوده است . اما هیچ اردوی ملی درشرایط صلح نمی تواند متکی بدین اصل تشکیل گردد . پرنسیپ اساسی ساختار همه اردوهای ملی چه در سیستم های یونیتار وچه در سیستم های فدرالـــــــی ، چه در رزیم های دکــــتاتوری وچه در رزیم های دموکـــراسی بر همان اصل مرکزیت تشکیل ، اکمال وسوق واداره اتکا داردوبس .
ج : قطعات اردو ترکیب مسلط قومی دارد :
این امر که هر قطعه اردو دارای ترکـــــــیب مشخص قومــی است امکان استفاده از آنرا در نقاطیکه فعالیت تروریستی متبارز یا امنیت کشور زیر تهـــدید باشد ناممکن میسازد .زیــرا در چنین حالــــت تصویری ایجاد میگردد که گویا نماینده گان فلان قوم با افراد بهمان قوم داخــل جنگ اند نه کدام قطعه اردو علیه کدام نیروی دشمن.
علاوتا قطعات وجزوتام های مختلف اردوی فعلـــــی بنابر تعلقات دیرینه سیاسی شان سوابق دراز مدت جنگ , درگـــــیری وبی اعتماد ی نسبت به یکدیگر را دارند. خوف آن وجود دارد که تروریستان وحـــلقات ماجراجو بتوانند درحالات معــین با استفاده از سوابق عدم اعتماد میان قطعات وقوماندانان معین در بین آنان نفوذ کرده تصادمات بین قطعات مختلف اردوی واحد را سازماندهی نمایند که خطر بزرگی برای صلح وثبات خواهد بود .
د : اردوی موجود از لحاظ تشکیلاتی متورم است :
هم اکنون در ساختار اردو ده قول اردو و ده ها قطعه مستقل دیگر شامل است . تنها در پنج ولایت شمال یازده فرقه در چوکات قول اردوهای هفتم و هشتم منظوری دارد . حقیقت آن است که تعـــداد اعاشه خــورها در هیچ یک از قول اردو های دهــگانه حتــــی برابر با تشکـــــیل معــــیاری یک فــــــــرقه تیپ( آ ) نیست . دربسیاری ولایات بیش از یک فـــــرقه وجود دارد . شبکــه غند ها ولــواها تا سطح ولسوالی ها توسعه یافته اســت وحتی قریه یی نیست که یک تشکیل نظامی چون کندک ، تولی یا بلوک نداشته باشد . به عباره دیگــــر تقریبا همه قریه جات تحت پوشش تشکیلات اردو قرار دارند . چنین وضعی درهیچ یک از کشورهای جهان در زمان صلح معمول نبوده است .
پراگــــنده بودن تشکیلات اردو در دهات ، قصبات وخاصتا محـــلات مسکونی در شهر ها ، تلاش نا آگاهانه آن برای تاثیر گــــذاری در امور دولتــــی وحتی قضایی ، مانع رشد پروسه دموکــراتیک ومانع شکل گـــــیری نهادهای خود گردان مردمی می شود، باعث تضعیف نهاد های عنعنونی چون شوراهای موسفیدان وخبره گان میگردد و مانع شکل گیری سایرنهادهای جامعه مدنی میشود.
تلاش های ناموفق ونابجای تشکیلات مذکــــور برای تعویض نقش پولیس درمحلات ، منبع نگرانی دایمی را برای کارکنان ملل متحــــد ، انجیو ها و کارکنان امداد بوجود میاورد . همچــــــنان متشبثینی راکه میخواهند در پروزه های بازسازی سرمایه گذاری نمایند ، متردد میسازد .
در شرایطی که بنابر موافقتنامه های بـن وسایر اسناد امضا شده توسط اداره موقت ودولــت انتقالی اسلامی افغانستان ، تشکیل اردوی جدید ملـــــی با پشتیبانی سیاسی ومالی جامعه بین المللی جـــریان دارد، منظره پیچیده یی به میان آمده است . ازیکطرف اردوی جدید ساخته می شود ، ازطرف دیگر اردوی موجود تقویت میگردد .
ادامه چنین وضع حـــــد اقل ، پروسه تشکیل اردوی معیاری ملی را بطی ساخته بر پروسه بازساز ی ازطریق بلعیدن منابع مالی کشور تاثیر منفـــی می گذارد ، وحد اکثر خطــــر تصادم احتمالی میان دو اردوی ماهیتا متفاوت را درخود نهفته خواهد داشت .
مردم راجع به همه اینها می اندیشند وازآن جدا نگران استند .
بدین لحاظ امروز وظیفه سیاستمداران ورهبران دولت ووزارت دفاع کشور آنست که بیشتر درین باره اغماض نکننند وبا اراده قوی سیاسی ، تصامیم جــدی وشجاعانه یی در جهت تسریع جــــریان تشکیل اردوی معیاری ملی اتخاذ نمایند.
این امر بدون تجدید نظـــر بنیادی درتفکــر نسبت به اردوی موجوده ما وقبول گذشت های فداکارانه به نفع منافع ملی ممکن نیست .
بادر نظرداشت نکات فوق الذکر پیشنهاد مینمایم :
اردوی موجوده افغانستان ، دریک چوکات قبول شده زمانی به شکل منظم وبرنامه ریزی شده ، به نفع تشکیل اردوی معیاری ملی ، منحل گردد : بدین منظور :
1 ـ درظرف یکماه ازتاریخ اعلام ، تشکیل متورم قول اردوهای ده گانه موجـــود ملغی وبه سطح فرقه های ده گانه تنقیص داده شود .به همین ترتیب ساختار فرقه ها به غندها ، ساختار غند ها ولوا ها به کندک ها وساختار کندک ها به تولی ها تنقیص داده شود . درهمین فاصله زمانی قرارگاه های همه قطعات بزرگ از داخل شهر ها به فاصله حداقل پانزده کیلو متر تغییر وضع الجیش بدهــند .
2 ـ در ظرف ۳ ماه از اصلاح ساختاری ، یک سوم تشکیل پرسونل فرقه های ده گانه تنقیص داده شود .
این امــــر میتواند با استفاده از متود های تعــدیل رتبه ،تقاعدبا عزت ، ترخیص ویا جــــذب شدن دراردوی معیاری ملی عملی گردد.
به سربازان اضافه بست ، نظر به میعاد خدمت ومجاهدت شان ترخیص های دوره مکلفیت ، دوره اول ویادوم احتیاط داده شود ، ودر ازا هر سال خدمت شان یکماهه معاش بخششی اعطا گردد ودر پروزه های عمرانی حق اولیت به استخدام آنان داده شود .
صاحبمنصبان اضافه بست در صورتیکه مایل به تقاعد ویا تعــــــدیل رتبه نباشند ، به صفت افسر احتیاط ( منتظر بامعاش ) پذیرفته شوند . درصورتیکه تاتکمیل پروسه ایجـــــــاد اردوی معیاری ملی ، به آن جذب شده نتوانند ، به تقاعد سوق واز امتیازات آن بهـــره مند گردند . این مرحله به دوره ( حسن نیت ) مسمی گردد . ختم مرحله مذکور مصادف با لویه جــرگه قانون اساسی خواهــــــد بود . درقانون اساسی تضمین های لازم مبنی بر عدم سیاسی بودن اردو ، عدم استعمال آن در منازعات داخلــــی وسرکوب مخالفان سیاسی جناح حاکم قید شود .
درقانون اساسی جدید تضمین های لازم درین زمینه که مـــردم حق دارند تا حاکمان خود را در سطح ولسوالی ها ، شهر ها وولایات انتخاب نمایند واز طـــریق ایجاد شورا های انتخابی در محلات ، درقدرت واداره دولتی مشارکت کنند ، مسجل گردد . برگــــزاری انتخابات در سطوح مذکور میتواند به خلع سلاح کامل واحد های اداری مورد نظر ، مشروط گردد.
درمرحله حسن نیت ، مراکز منطقوی تعلیم وتربیت پرسونل پولیس ایجاد گردد.پرسونل بدون استثنا دوره ۳ماهه تعلیم وتربیه را تحت نظر استادان مسلکی وبی طرف سپری نمایند .تدارکات لازم برای تقویت تخنیکی ولوژستیکی واحد های پولیس عملی گردد . ترک ویا تعلیق عضویت در احزاب وتنظیم های سیاسی بحیث پیش شرط خدمت درپولیس قید شود .
3 ـ درظرف۳ ماه ازتحقق بند دوم پیشنهاد حاضـــــر ، ثـلث دوم پرسونل فــرقه های ده گانه تنقیص داده شود . این مرحله به مرحله تحکیم اعتماد مسمی گردد .درمرحه تحکیم اعتماد ، همه پرسونل اردو بلا استثنا همه قریه جات ومحــــلات مسکونی را تــرک نموده صرفا دربارک ها ووضع الجیش دایمی خویش تمرکزیابند .
امنیت شهرها مطلقا به واحد های پولیس سپرده شود. فعالیت پولیس برای حـــد اقل ششماه تحت نظارت نیروهای بین المللی باشد ودر شهر ها ئیکه این نیروها دروجود پی .ار.تی بااشکال دیگرحضور دارند ، گزمه های مشترک را اجرا نمایند.
پولیس صرفا با سلاح حفیفه مجهز گردد وهمه شهر ها از همه انواع اسلحه ثقیل ونیمه ثقیل تخلیه گردد .
4 ـ درمرحـــــله چهارم ظرف سه ماه ازتحقق بند سوم ، ثلث سوم وآخـــری پرسونل قطعات اردوی موجود تنقیص گردد.این مرحله به مرحله تحکیم ثبات مسمی گردد . مرحله تحکیم ثبات قول اردوی نمبر ( ۱ ) اردوی معیاری ملی درمرکـــــــز صد درصد تکمیل گــــــردیده لواها وکــندک های آن درآن مناطق کشورکه تهــــــدید گروه های تروریستی متبارز ترباشد ، جابجا گردد . وبرنامه ایجــــاد قول اردوهای بعـــــدی تحت رهبری وزارت دفاع وحمایت کشورهای دونر عملی گردد .درتشکیل ساختارهای افقی وعمودی اردوی معیاری جــــــــدید باید اصول غیرسیاسی بودن ، فراگیر بودن ، مسلکی بودن ، موثر بودن ، اقتصادی بودن وآماده بودن برای تطبیق اوامر قدمه های مافوق جدا درنظر گرفته شود .
سلاح ، مهمات ، وسایط ، تخنیک وتجهیزات محاربوی که پس از هرمرحــــــله تنقیص اضافه تشکیل می شود ، به مرکز انتقال داده شود . ازحساب اجناس فوق الذکر درقدم اول قول اردوی نمبر (۱) اردوی معیاری ملی اکمال وبقیه آن تحت نظارت نیروهای بین المللی قرارداده شود تادر مراحل بعدی مورد استفاده اردوی ملـــــی و پولیس ملی قرار گیرد .
اعلام گردد که همه انواع اسلحه ثقیل ملکیت دولت بوده، اتباع افغانستان حق ملکیت و استفاده شخص از آن را ندارد. آنعده از هموطنان که تقاضا نگهداشت یک میل سلاح سبک را به منظور تامین امنیت شخصی در محل اقامت خود داشته باشند، باید آنرا ثبت اداره پولیس نموده مطابق به قانون از آن استفاده کنند. پس از انقضا زمان اعلام شده، حفظ و حمل سلاح ثبت ناشده عمل جرمی و مستوجب مجازات شناخته شود.
مساعی مذکور باید با برنامه های بازسازی که بتواند شغل های جدید را ایجاد نماید، هماهنگ گردد.
بدین ترتیب ، درصورتیکه طرح حاضـــــر حمایت وعملی گردد، درفاصله ده ماه ازتاریخ اعلام وحـــداقل ۳ ماه قبل ازتاریخ تقریبی برگزاری انتخابات ، شهر ها ودهات افغانستان غیر نظامی گردیده ، پروسه خلع سلاح اساسا تکمیل شده ، مسوولیت تامین امنیت به پولیس انتقال خواهد یافت .
قوماندانان وپرسونل اردوی موجود بحیث قهرمانان راه آزادی ودفاع از منافع ملی شناخته خواهند شد وبرابر با هرتبعه دیگر کشور امکان مشارکت درسرنوشت سیاسی وطن عزیز خود را از طریق انتخابات آزاد خواهند داشت. مـردم اطمینان خواهند یافت که انحلال اردوی موجود سر آغاز دور جـــدیدی از خشونت ها نخواهد بود وافغانستان صلح آمیز پس ازسال های زیاد دارای اردوی واقعا ملی خواهد گردید .
کشور های دونر مانعی برای سرعت بخشیدن به پروژه های بازسازی نخواهند دید و سرمایه گذاران ملــــــی وخارجی درکشور ما با اطمینان بیشتر عمل خواهند کرد.
مردم با خاطر راحت برای آینده صلح آمیز خویش رای خواهند داد و وطن عزیز ما افغانستان وارد فصل جدیدی از تاریخ خویش خواهد گردید.
قابل تذکر میدانم که در صورت تائید طرح حاضر قول اردو های هفتم و هشتم حاضر اند تا در تطبیق آن پیشگام باشند.
البته چوکات زمانی پیشنهاد شده در طرح حاضر حدود زمانی پایان دوره انتقالی و برگذاری انتخابات مطابق به فیصله های اجلاس بن را در نظر دارد. در صورتیکه بنابر تصامیم مراجع ذیصلاح، ختم دوره انتقالی ویا برگذاری انتخابات ازلحاظ زمانی تمدید گردد، فاصله های زمانی پیشنهاد شده برای تحقق مراحل مختلف این طرح نیز قابل تمدید و تغیر خواهد بود.
علاوتا مطابق به سفارش مقام محترم رئیس دولت، طرح غیر نظامی سازی شهر مزار شریف به حیث یکی از اقدامات تاخیر ناپذیر نیز آماده گردیده است که ضمیمه پیشنهاد حاضر تقدیم میگردد.( ضمیمه شماره ۱ )
ومن الله التوفیق
الحاج ســــتر جــــنرال عبدالرشــــــــید( دوستم )
مشاورخاص رئیس دولت انتقالی اسلامی افغانستان
درامور امنیتی و نظامی
معاون وزارت دفاع