Search
Close this search box.

خود-ویرانگری نظامی که دشمن خویش است

این هم از طرفه های امور و نوادر عالم است که حکومتی تمام هم و غم اش را گذاشته باشد که بماند و پایداری یابد اما هر قدم اش به خود-ویرانگری ختم شود. وقتی در حرفهای یک دو روز پیش آقای خامنه ای به دانشجویان و حرفهای امروز او به استادان می خوانم که او دانشجویان را افسران جوان جنگ نرم می خواهد و استادان را فرماندهان این جنگ می بیند از طرفه کاری های خداوندی در حیرت می شوم و از شدت مضحکه ای که پیدا شده در عجب می شوم. حضرت آقا همه چیز را نظامی می بیند به این گمان که دارد تقویت بنیه نظام می کند. دولت و اقتصاد را داده است دست سپاه و جاندارهای ولایت تا آنها سیر و پر باشند و در دفاع ذره ای تردید نکنند که به هر حال منافع خودشان هم با آن گره خورده است. هر نوع هزینه قانونی و غیرقانونی که لازم است می کند تا نظام مقدس قدرتمند باشد و دماغ دشمنان را به خاک مالد. اما این دشمنی که حالا دیگر در زندان هم شکنجه می کند و به زندانیان هم تجاوز می کند و از موقعی که شروع کرده به قتلهای زنجیره ای یک دم متوقف نشده است نزدیک تر از آن است که بشود او را نشانه گرفت. از رگ گردن نزدیک تر.

آنچه سالها پیش آقای خامنه ای گفت که قتلها برنامه ریزی دشمن بوده است و امروز رئیس جمهور دست نشانده او می گوید که «اقدامات شرم آور» کار همین دشمن بوده است گرچه به نحو مضحکی نامربوط است اما واقعیتی را ناخودآگاه و استعاره وار اعتراف می کند: نظام مقدس دشمنی خطرناکتر از خود ندارد. او می کشد و می فهمد که این کشتن ضداسلامی و ضدانسانی است پس آن را به گردن نمی گیرد. به گردن دشمن می اندازد. او شکنجه می کند و می داند که شکنجه بنیاد برافکن است پس آن را بر عهده نمی گیرد. کار دشمن می شمارد. او تجاوز می کند و می داند که گناهی بزرگ و جرمی آشکار مرتکب شده است. فکر می کند لابد اگر به گردن دشمن بیفکند برای دشمن آبرویی نگذاشته است. اما این مثل کلاه هنرپیشه در صحنه تئاتری یک نفره است. کلاه پلیس می گذارد و پلیس می شود. نقاب دزد می گذارد و دزد می شود. این دشمنی که اینهمه جنایت مرتکب می شود خود همین نظام است. پس راست آمد که این نظام دشمنی وحشی تر و بیرحم تر و خطرآفرین تر از خود ندارد. 

این دشمن کارش ویرانگری است. او چون جز تخریب و ویرانی نمی شناسد اصل اش همین است که مردم را بکوبد و خوار دارد و تحقیر کند. این در خیابان است. در خانه هم ایشان را امنیت و آرامش نگذارد. همه را عصبی کند. تلویزیون اش رسانه بلاهت و گسترش خرافه و نادانی و فریب باشد. محلی برای رشد و تعالی نگذارد. و وقتی مردمان به اعتراض گرد آمدند جواب شان را با نیروی سرکوبگری بدهد که هیچکس مسئولیت اش را قبول نمی کند. لباس شخصی ها لباس باطن این نظام را پوشیده اند. نظامی که هر چه از نامردمی و ستم می کند مسئولیت اش را نمی پذیرد. نظامی که فقط خوبی ها را می توان به آن منسوب کرد و هر جا ویرانی در کار امد دنبال دشمنی می گردد که هیچگاه پیدا نمی شود. برای همین است که در این نظام هیچ جنایت مقدسی پیگیری نمی شود و به جایی نمی رسد. دشمن در درون نظام خانه دارد. می گویید نه نگاه کنید دادستان هاش را و قاضیان اش را و پلیس هایش را و زندانهاش را و البته رسانه هاش را.

نظام مقدس تنها ویرانی را می شناسد. برای همین هم در زندان همه همت اش را می گذارد تا زندانی را ویران کند. از هستی ساقط کند. از حیثیت بیندازد. از اعتبار تهی کند. در این نظام شکنجه طبیعی ترین کار است. هر نوع ابزار تحقیر و توهین و تخریب و شکستن روح و جسم کاملا متناسب این نظام است. آنچه این نظام تبلیغ می کند سراسر شکنجه است زور است تحمیل است. از نمازش تا حجاب اش از دانشگاه اش تا زندان اش. نظام مقدس به زنده نگهداشتن فرهنگ زور و تحمیل و شکست «دیگری» است که سرپا ست. برای همین است که رسانه اش کیهان است. و این «دیگری» اکنون چنان گسترش یافته است که عتقریب نه فقط بازار و خیابان و دانشگاه را در بر می گیرد که مجلس اش هم پر از دیگری است. نگاهی به خطابه دفاع رئیس جمهور دست نشانده از وزرایش در مجلس بیندازید. او برای دفاع از کابینه خود همه را می تاراند. احمدی نژاد به نمایندگی از نظام مقدس برای هیچ کس حرمت قائل نیست. یعنی همه بیگانه شده اند. دولت سایه او و دولت واقعی رهبر همه را بیگانه کرده اند و باز هم خواهند کرد. و این یعنی ویرانی خود. تراشیدن خود. کاستن خود. تا زمانی که دیگر کسی نمانده باشد. این همان دشمنی است که مثل خوره نظام مقدس را می خورد. و خوره همان نظام است که به جان مردم و روزنامه ها و پول و اقتصاد و رسانه و دین و خرد و انسجام و سرمایه های انسانی و مادی و معنوی کشور افتاده است. این نظام دشمن خود را خوب می شناسد. دشمن همان کسی است که همه کارهای سوء نظام را انجام می دهد. و چون حجم این کارها روز به روز افزوده است لاجرم این دشمن لعنتی روز به روز بزرگتر و قوی تر شده است. این دشمن را سلاح و برنامه هسته ای و سرکوب و فریبکاری و حبس بزرگان و  جوانان و دلیران ایران مهار نمی کند. این دشمن هر روز بیشتر از پیش نظام را از درون می تراشد و تا تخریب کامل این هیکل مقدس باز نخواهد ایستاد. این دشمن درون رمز همه انگ ها و رنگ های نظام است. این نظام در روش و منش و جهت و جبهه آخرالزمانی و آرماگدونی است.  

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن