سالگرد بی سرور زمانه

رادیو زمانه امروز ۴ اوت برابر با سالگرد مشروطه سومین سال فعالیت خود را آغاز می‌کند. زمانه در ۴ اوت ۲۰۰۶ (۱۳ مرداد ۸۵) پس از یک دوره کارگاهی بحث و بررسی در باره اصول کاری در این رادیوی مدرن با یک لپ‌تاپ و نرم‌افزار پخش، کار پخش آزمایشی خود را از طریق اینترنت شروع کرد.

از بیانیه زمانه در سال ۲۰۰۸

امروز هیچ خبری در زمانه نبود. نه یک خبر نه یک سرمقاله. سردبیر تازه هم آمده است. مدیر هم. مدیر فارسی نمی داند. اما لابد می داند که امروز چه روزی است. سردبیر فارسی می داند. اما لابد نمی داند که باید سرمقاله ای بنویسد. از نوامبر ۲۰۰۸ تا امروز زمانه یک سرمقاله نداشته است که بگوید چه می کند چه خواهد کرد. وبلاگ زمانه پیوندگاه مخاطب و رسانه بود. امروز این وبلاگ سوت و کور است. زمانه حافظه اش کم شده است. فراموش می کند. می خواهد به یاد نیاورد. می خواهد به تاریخ اش نگاه نکند. زمانه می خواهد چه کند؟ رو به سوی چه آینده ای دارد؟ اینده ای دارد؟ از آن گروه که با شوق و ایمان کار می کردند چه باقی ماند؟ چیزی باقی مانده است؟ اگر آری پس کاری بکنید. به ما نشان دهید که زنده اید و بیدارید و نبض این رسانه هنوز می زند. این رسانه ای که سه سال پیش پیشتار پدیده ای بود که امروز همه گیر شده است. امروز همه رسانه شده اند. و زمانه وقتی می گفت همه باید رسانه داشته باشند همه باید رسانه باشند هر مخاطبی باید گزارشگر باشد به چشم حیرت و انکار در او می نگریستند. این رسانه پیشتاز امروز کجا ست؟ هنوز پیشتاز است؟ آیا از توان خود باخبر است؟ آیا از توان خود بهره می برد؟ جای زمانه در جنبش کنونی کجا ست؟

کسی هست در آن رسانه که به ما از کارنامه زمانه بگوید در این ماههای سکوت و از امروز و فردای زمانه؟ 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن