Search
Close this search box.

فراموشخانه کهریزک یا آغل انسانی

تعطیلی بازداشتگاه کهریزک گویی نشانه ای از رافت اسلامی معرفی می شود و از ما انتظار می رود که از تصمیم خردمندانه رهبر معظم تشکر کنیم که اینقدر به فکر ملت مظلوم است. کهریزک دست کم ۸ سال است بازداشتگاه است. و خدا می داند که چند صد نفر در آن از زندگی محروم شده اند و اگر زنده مانده اند چطور از آن فراموشخانه عدالت اسلامی که از آغل گوسفند هم بدتر است جان به در برده اند. توصیفاتی که از شرایط غیرانسانی این بازداشتگاه می شود با هیچ دین و منطق و اخلاقی سازگاری ندارد. آقای خامنه ای درست در زمانی که مساله قرار است از سوی گروهی از نمایندگان پیگیری شود دستور به تعطیلی آن می دهد.

در خبرها آمده بود که احتمالا دیدار برنامه ریزی شده نمایندگان از این بازداشتگاه لغو خواهد شد. به نظرم خیلی روشن است که این جماعت زندانبان فقط نگران آن اند که گروهی عکاس و خبرنگار با نمایندگان به بازداشتگاه بروند و عکسهای این آغل انسانی در جهان منتشر شود و خداناکرده آبروی دستگاه ستم پیشه ای که هیچ چیز برایش محترم نیست برود و داستان تازه ای برای نظام مقدس ساز شود.

نمایندگان مجلس اگر در پیگیری حقوق زندانیان صداقت دارند باید بازدید خود را همین فردا انجام دهند و پیش از آنکه آثار جرم و جنایت و شکنجه و آزار زندانیان از بین برده شود از کهریزک دیدار کنند. اگر بازداشتگاه تعطیل شده زندانیان اش نمرده اند. باید با تک تک آنها مصاحبه شود و شواهد آزار زندانیان جمع آوری و ثبت رسمی شود. آقای خامنه ای هم اگر واقعا دلش برای عدالت اسلامی سوخته است باید مثل رامسفلد که به دیدار زندان رسوای ابوغریب رفت از ناف تهران بلند شود و برود این بازداشتگاهی را که تعطیل کرده از نزدیک ببیند و گوش هر مادون آدمی که آدمیان را در آن فراموشخانه آزار داده است بپیچد.

آقای خامنه ای نباید فکر کند که مردم متشکر می شوند اگر بازداشتگاهی غیرانسانی تعطیل می شود و همه چیز ختم به خیر می شود. این تازه اول ماجرا ست. آن که با ادعای استیفای حق مردم قدم اول را بر می دارد باید قدمهای بعدی را هم اگر راست می گوید بردارد. اگر او واقعا برای احقاق حق مردم این بازداشتگاه را تعطیل کرده است باید خودش و دستگاه قضایش سوال کنند کدام ناجوانمرد از خدا بی خبری این جفای بزرگ را در حق مردمان روا می داشته است. تعقیب خاطیان و آزاردهندگان و مسئولان آن فراموشخانه کمترین کاری است که ولی فقیه و قاضی القضات او باید بکنند و گرنه کسی باور نخواهد کرد که آنها برای مردم قدمی برداشته اند. خواهند گفت و یقین خواهند کرد که این هم به سود خود ایشان بوده است که بازداشتگاه را پیش از آنکه به یک بمب خبری مانند ابوغریب تبدیل شود تعطیل کنند. 

و دست آخر از خود بپرسند آیا اگر مساله رفتار انسانی با زندانی است اطمینان دارند که در بازداشتگاههای نام-و-نشان-دار و بی-نام-و-نشان شان به کسی ظلم نمی شود؟ آیا اطمینان دارند که ظلم و جفا فقط در حق زندانیان کهریزک بوده است؟ آیا هیچ کاری را برای پیگیری اینهمه گزارش آزار و شکنجه در زندانهای جمهوری مقدس شروع کرده اند؟ آیا دلشان در نمازشان لرزیده است که چطور جوان رعنای مردم را آدمخواران شان می گیرند و به جنازه تبدیل می کنند و به خانواده ها بر می گردانند؟ از خود پرسیده اند که بر سر یک زندانی بی پناه چه باید آورده باشند که در زندان جان بدهد؟ انگاه حق نخواهند داد به ما که بگوییم زندانهای غیراسلامی شاه از زندانهای اسلامی شما انسانی تر بود چون اجازه داد که شما از آن زنده بیرون آیید؟

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن