Search
Close this search box.

باز هم از زمانه

قصد نداشتم به مسائل زمانه بازگردم اما به دلیل انتشار مصاحبه ای با آقای ولیان پور عضو بورد زمانه ناچارم نکاتی را توضیح دهم تا جریان اطلاع رسانی یکطرفه نباشد. در سیبستان می نویسم چون امیدی ندارم که توضیحات من در زمانه منتشر شود ولی اگر همکاران زمانه اجازه داشته باشند خوب است که دست کم به این مطلب در پایان مطلب آقای ولیان پور لینک بدهند. در زیر نکاتی را در مصاحبه زمانه با او مورد توجه قرار می دهم و قضاوت را به خوانندگان سیبستان و مخاطبان زمانه وامی نهم:
 
۱ ایشان می گوید: «فکر می‌کنم رفتن آقای جامی انتخاب خود‌ش بود.» و کمی بعد می گوید: «آقای جامی با این انتخاب برد موافق نبودند و تصمیم گرفتند رادیو را ترک کنند.» برای من این شیوه از اطلاع رسانی موجب شگفتی است. دوستان ما ظاهرا بیانیه خودشان را فراموش کرده اند. این آنها بودند که تصمیم به تعلیق مدیر زمانه گرفتند و نخواستند به بحث های من و نظرات من توجه کنند. گفتن اینکه جامی زمانه را ترک کرد یا رفتن انتخاب خودش بود کاملا غیرمنصفانه و وارونه سازی جریان است.

۲ ایشان گفته است که دو پست در دست جامی بود و اضافه کرده است که زمانه چارت سازمانی دارد که در ابتدای تشکیل آن درست شده است. هر دو گزاره نادرست است. زمانه به دلیل نوپا بودن فاقد چارت سازمانی بوده است و اگر اینطور بود نباید در طول نیمه اول سال ۲۰۰۸ تیمی مامور می شد که برای تهیه چارت اقدام کند. وانگهی این چارت به بورد زمانه پیشنهاد شد اما به دلیل مشکلاتی که در ساختار سازمان ایجاد می کرد تصویب نشد. بنابرین زمانه هنوز هم چارت ندارد. حتی در طرح تجدید ساختار زمانه هم چارت تازه ای دیده نشده و دست کم اعلام نشده است حتی به من. با این توضیح اینکه کسی بگوید دو پست در دست مدیر بوده است از نظر قانونی نادرست است. حتی اگر هم این جمله را اینطور بفهمیم که دو حیطه کاری مدیر به دو پست تحویل شده روش بورد برای جداسازی این دو حیطه کارشناسی نشده بوده و روش ابلاغ آن دستوری بوده است بدون کمترین گفتگو با مدیر.

۳ ایشان گفته است که مدیر به کارهای پرسنلی و مالی و لجستیکی نمی رسیده است. از نظر قانونی قاعدتا بورد محترم باید از مدیر می خواست حیطه ادیتوریال را رها کند و به کاری که بورد به عنوان مدیر از او انتظار دارد برسد نه بالعکس. ضمنا اینکه ایشان می گوید تصمیم گرفته اند این دو حیطه را به عنوان دو شغل از هم جدا کنند خود نشان می دهد که این دو هرگز از هم جدا نشده بوده در حالی که اگر چارت ادعایی ایشان وجود می داشت نیازی به جداسازی و تصمیم برای آن نبود.  

۴ اقای ولیان پور گفته است که بورد مسئولیت دارد که بر خطوط و استراتژی کلی بنیاد نظارت کند. باید از ایشان پرسیده می شد که آیا آنها اطمینان دارند که تحولات اخیر به حفظ خطوط و استراتژی زمانه می انجامد؟ و خوب بود از ایشان پرسیده می شد که اطلاع دارند که این خطوط چیست که تغییر نخواهد کرد؟ و نیز اینکه وقتی دهها روزنامه نگارزمانه با تصمیمات آنها مخالفت کردند و شماری این رادیو را ترک کردند چه تضمینی هست که آن خطوط ادامه یابد و تغییر نیابد؟

۵ ایشان اشاره کرده است که «پاسخ‌گویی هم به این معنی است که بودجه عادلانه و صادقانه مصرف می‌شود و حیف و میل نمی‌شود». این نحوه برخورد مبهم و کلی، شایعات زیادی را دامن زده است که انگار بودجه حیف و میل شده است یا صادقانه خرج نشده است. ایشان باید توجه داشته باشند که این دست سخنان از نظر حقوقی قابل تعقیب است. زمانه با بودجه محدود یک رادیو به تولیدات چندرسانه ای پرداخته است که خود نشان می دهد بودجه به بهترین وجه مصرف شده است. من پیشتر در گزارشی به مخاطبان زمانه این موضوع را شرح داده ام (+) و تکرار نمی کنم. سابقه کار من در بی بی سی هم نشان می دهد که همیشه از بودجه بهترین استفاده را کرده ام. نمونه آخر آن سفر به کانادا بود که از بودجه ای برای برگزاری یک سمینار در باره مهاجرت هم سمینار برگزار کردم و هم دهها مطلب و عکس و یک فیلم فراهم کردم که به ایجاد صفحه ایرانیان کانادا انجامید. اولین صفحه ویژه ای که به اعتراف مدیران بی بی سی تمام مطالب آن تولیدی و غیرترجمه ای بود.

 ۶  ایشان در معرفی اعضای بورد شرحی داده است که معلوم می شود دو عضو (هلندی) آن مطبوعاتی اند ولی معترف اند که یکی از آنها «در حال حاضر در عراق مشغول نوشتن یک کتاب در مورد مسائل این کشور است. ولی از طریق ایمیل با برد در ارتباط است و در جلسات شرکت می‌کند». البته این موضوع محل مناقشه است و من وارد آن نمی شوم که چگونه کسی می تواند ماهها از بورد غیبت داشته باشد اما با ایمیل «در جلسات شرکت کند». در واقع بورد مرکب از یک عضو روزنامه نگار هلندی و سه عضو ایرانی است که روزنامه نگار نیستند. اما ایشان کمی بعد تاکید می کند که سه عضو در بورد مطبوعاتی هستند. امری که واقعیت آن را تایید نمی کند.

۷ ایشان در باره  مدیر موقت می گوید «قرار نیست ایشان در محتوا دخالت کند.» اما اینکه مدیر موقت به روزنامه نگاران بگوید یا ساکت باشید یا بروید چه معنا دارد جز تعیین تکلیف برای روزنامه نگاران و ایجاد فضایی که آنها برای نوشتن و گفتن آزاد نباشند؟ خود بورد هم که شان ادیتوریال ندارد دو بار دستور داده است مطالب مربوط به تحولات اخیر حذف شود. ولی متاسفانه این مصاحبه در باره این مسائل ساکت است.

۸ فرموده اند که: «در دو ماه آینده، یک سرپرست شورای دبیران یا همان مسئول ادیتوریال در یک روند کاملاً دموکراتیک به طوری که همه‌ کارکنان و همه‌ همکاران رادیو زمانه در آن مشارکت داشته باشند، استخدام (می) کنیم.» آیا روندهای دموکراتیک نباید از آغاز این تحولات وجود می داشته و اعمال می شده است؟ آیا می توان امیدی داشت که وقتی بوردی به دهها روزنامه نگار و خواسته آنها به طور کاملا غیردموکراتیک بی اعتنایی می کند از یک زمانی به بعد بتواند دموکراتیک رفتار کند؟ اگر روزنامه نگاران زمانه با ادیتور بعدی توافق نکردند بورد چه تصمیمی خواهد گرفت؟ بوردی که تا کنون غیرشفاف و غیردموکراتیک عمل کرده است چه تضمینی می دهد که به این روش ادامه ندهد؟ و چه خواهد کرد که صدماتی را که تاکنون به زمانه زده جبران کند؟ یا روند دموکراتیک شامل بورد نمی شود؟

۹ ایشان فراموش نمی کند که تاکید کند «در بین پرسنل هم به میزان زیادی نارضایتی بود. و به وسیله‌ی نامه و یا شفاهی به ما می‌رسید که نشان‌دهنده‌ آن بود بعضی از کارها خوب پیش نمی‌رود.» گیرم چنین است و سطح نارضایتی آنقدر بالا بوده است که تصمیم بورد را توجیه کند. اما ایشان فراموش می کند که بگوید بسیاری از پرسنل از جمله شماری از همان ناراضی ها هم با تصمیم بورد موافقت نداشتند. اینکه چرا بورد گروهی را در نظر می گیرد و گروهی را فراموش می کند نکته ای است که ایشان و بورد زمانه تاکنون ناگفته گذاشته است.

امشب هالوین است. در میان نوشتن چندین بار زنگ خانه به صدا در آمده است. بچه های کوچک با فانوسهایی کاغذی در دست در را که باز می کنی شروع می کنند سرود هالوین خواندن. بعد باید شکلاتی بیسکویتی تعارفشان کنی. هر چه در خانه دارم گذاشته ام روی سینی حصیری. چرا یادم نبود که تهیه ببینم؟ بعد از سی ماه کار در این کشور امشب اولین باری است که مراسم هالوین هلند را می بینم.  

پس نوشت:
چون بعضی خوانندگان اشکال کرده اند که ۱۱ نوامبر هالوین نیست من موضوع را پیگیری کردم. ماجرا از این قرار است: هالوین رسمی عمدتا کاتولیکی است و در مناطق کاتولیک نشین رایج است و در آخر اکتبر و روز اول نوامبر که روز تمام قدیسان نام دارد بزرگ داشته می شود. اما چون این رسمی باقیمانده از دوره ما قبل مسیحی (و دوره به اصطلاح کافران است) پروتستان ها (اکثریت هلندی ها مثلا) به آن قائل نیستند و در عوض روز بعد از تولد قدیس مارتین را که ۱۱ نوامبر باشد با مراسمی مشابه اما با لباس های عادی یا بر اساس شخصیت های انجیلی (و نه لباسهای جادوگرانه چنانکه در هالوین رسم است) جشن می گیرند. این متن از ویکی پدیا به همین موضوع اشاره دارد.
Halloween has become increasingly popular in The Netherlands since the early 1990s. From early October, stores are full of merchandising related to the popular Halloween themes. Students and little children dress up on Halloween for parties and small parades. Trick-or-treating is highly uncommon, also because this directly interferes with the Dutch tradition of celebrating St. Martin’s Day. On November 11, Dutch children ring doorbells hoping to receive a small treat in return for singing a short song dedicated to St. Martin.

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن