ایرانی ها نیامدند


ایرانی ها نیامدند. درست است. حتی یک نفر از چهره های شاخص و نیمه شاخص ایرانی در تظاهرات نبود. ایرانیانی هم که بودند گروه گروه و پراکنده بودند و کم تعداد و هر کدام با هدفی آمده بودند. ولی باز گلی به گوشه جمال همت شان. از جمعیت ظاهرا ۴۰ هزار نفری ایرانیان لندن یک درصد هم در تظاهرات نبودند. یعنی به اندازه یک کنسرت یا جشن نوروزی هم برایشان جذابیت نداشته است. گرچه پلاکاردهای مخالفت با حمله به ایران همه جا بود اما بر دوش زنان و مردان غیرایرانی. جالب است نه؟ ظاهرا واجب کفایی بوده و ایرانی ها دیدند به اندازه کافی جماعت پلاکاردکش هست به خود زحمت بیرون آمدن نداده بودند! از جوانترین کسی که یکی از این پلاکاردها را حمل می کرد و نوجوان انگلیسی 12-13 ساله ای بود پرسیدم می داند ایران کجاست. و می دانست که در میدل ایست است و در نزدیکی عراق. خوشحال شدم که دست کم بدون اطلاع پلاکارد را با خود نمی کشد. چیزی می داند.

رفتار ما ایرانی ها خیلی قابل مطالعه است. ما مردم اصلا توان و توجه و طبعا علاقه به پیشگیری نداریم. حالا کووووو تا جنگ! ولی فعلا آنقدر خسته ام که حوصله تحلیل ندارم. عکس ها را ببینید. تا بعد. تبریک نوروزی ام را هم می گذارم برای روز اول فروردین که با این بی دلی همزمان نشود یک وقت بد شگون باشد!




تظاهرات ضد جنگ روز 19 مارس لندن
تظاهرات ضد جنگ
تظاهرات ضد جنگ در لندن
تظاهرات ضد جنگ در لندن
تظاهرات ضد جنگ در لندن
 

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن