هوا سرد بود و بارانی. از روی هر کدام از پل های تمس که رد شوی سردتر هم می شود. اما آنها سردشان نبود. هزاران زن و مرد و کوچک و بزرگ. با آزادترین شعارهای سیاسی که بتوان در یک تظاهرات سیاسی تصور کرد. و از همه رنگ و نژاد و مذهب. و دامنه تقاضاها از عراق تا فلسطین. از بوش تا بلر. از جنگ عادی تا نبرد هسته ای. و یکصدا از اشغال عراق می گفتند. سرود می خواندند. شعار می دادند. می ایستادند. می نشستند. می دویدند. از همه جا آمده بودند. با بچه هاشان. با پلاکاردهاشان. با سر و روی هیپی وار. با حجاب اسلامی. با لباده های بودایی. با پرچم سرخ کارگری. با نشان صلح. و با همه خط ها و الفباها. از یونانی تا عربی. کارناوالی از صدا و شعار و موسیقی و تنوع. تا ساعتها صداشان را از پنجره دفتر کارمان می شنیدم. آنها نمونه ای از اجماع جهانی بودند از محکومیت اشغال. و نمونه ای از میزان محبوبیت سیاستمدارانی که بر تصمیمات ماجراجویانه خود اصرار می ورزند. اینها مردمی بودند که می دانستند اگر صدا نداشته باشی و صدای خودت را رسا به گوش دولتمردان نرسانی آنها در شبهه درستناک بودن کارها و تصمیمات ابلهانه شان تا ابد باقی می مانند.
عکس ها از مهدی جامی. نقل عکس ها با ذکر منبع استثنائا آزاد!
در وب: تظاهر کنندگان در لندن خواستار خروج نیروها از عراق شدند، بی بی سی فارسی؛
سایت ائتلاف برای توقف جنگ که برگزار کننده اصلی این تظاهرات بود؛
نیز: اگر به کنکاش در رابطه کابینه بوش و نفت علاقه مندید، این مقاله قدیمی ( پیش از ۱۱سپتامبری) را هم از دست ندهید (: Oil and the Bush cabinet ).
انقلاب؛ افسانه و آسیب خلقی شدن
در میان افسانه های سیاست در دوران مدرن کمتر افسانه ای به جذابیت و فراگیری و ویرانگری «خلقی شدن» است. تجربه های انقلابی قرن بیستم