نزدیک به ۳۰۰ هزار زائر مسیحی این روزها در لورد ( یا لوردس Lourdes)
جمع شده اند. نزدیک به ۱۰ هزار نفر از آنها بیمارانی هستند که روی صندلی چرخدار یا مستقیما روی بستر در مراسم مذهبی لورد شرکت می کنند. امروز می گفتند در میان خطابه پاپ تنها صدایی که سکوت را می شکست آژیر آمبولانس هایی بود که باید بدحال ترین بیماران را به بیمارستان باز می گرداند یا به آنها خدمات پزشکی می رساند.
آنها جمع شده اند تا شفا بطلبند.
سالانه ۶ میلیون نفر از شهرک لورد در فرانسه ( در جنوب غرب تولوز) زیارت می کنند. این مقدس ترین مکان مذهبی برای مسیحیان کاتولیک در اروپاست.
بر اساس نوشته روزنامه گاردین ۷۰۰۰ نفر ادعا کرده اند که شفا گرفته اند. کلیسا تنها ۶۶ مورد را رسما به عنوان شفای معجزه آسا پذیرفته است. ۲۵۰۰ مورد هم از نظر علمی توضیح ناپذیر اعلام شده است.
من به درست و نادرست این خبرها حالیا کاری ندارم. اما این واقعیت که دهها هزار نفر در یک مکان مذهبی جمع می شوند که گروهی از آنها سخت بیمارند و برای شفا و معجزه آمده اند انکار کردنی نیست.
این گونه خبرها کمتر در رسانه ها منعکس می شود یا در انبوه خبرهای دیگر گم می شود. کمتر از آن ما ایرانی ها از آن با خبر می شویم و کمترین شمار از میان ما ممکن است به این خبر ها فکر کرده باشیم که خب آیا این همان اروپای سکولاری است که می گویند؟
ما حقیقتا با تصویر شکسته ای از اروپا آشنا هستیم. تصویری یک بعدی و دلبخواهی. ما برای دیدن حقیقت اروپا یا تصویر جامع آن حجاب های بسیار داریم.
استاد فلک دولتمند خال
به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و