ادبیات تخماتیک و مکتب زیرشلواریسم
بابا لوطی ! مرامتو عشقه. گفتم بزنیم تیریپ لات-روشنفکری با ادبیات پسالمپنیستی که ملت بفمن مدرنیسم چیه دیدی گفتم هویجوریایس ؟ بالاخره به اتحاد نامقدس سرخ و سیاه پی بردی داداش؟
تو نمیری خیلی حال کردم ایجوریاش بهترتره. ما که گفتیم دیگه ادبیات دورهی چهل و تخماتیسم فرهنگی گذشته حالا همه شدن سوسول مدرن. تو نمیری حسابی ناامید شدیم از این زمونه. دیدیم نه بابا یه اتبیات جدید تخماتیک داره راه میفته که پشت مدرنیسم و ماشین و اتول و کامپولوتر و اینترنتر و این چیزام میشه از ادبیات تخماتیک استفاده کرد. اسمشم میشه گذاشت ادبیات طغیونی یا ادبیات زیرشلواریسم تازه میشه ازش استفاده سیاسی هم کرد و رجیم مجیم باهاش عوض کرد حتی اون سر دنیا.
تو نمیری با شمسی کوره دیشب نشسته بودیم عرقخوری. تولک نشسته بودیم یه گوشه گفتش: چته داش جوات؟ گفتم زمونهی ما دیگه نیست. گفتش: کی گفته زمونهی ما نیست؟ ما همونیم فقط باهاس زبونمون رو مدرن کنیم.
اگه دیروز بحث کاباره و تیزی و دیزی و آبتوبه بود امروز میام چار تا ایسم میبندم به همینتخماندیشی. دیگه آبتوبهم نمیخواد. بعد چهار تا چیز مینویسم پر میکنم از تخم و خایه و دنبلان. ملت میگن عجب مبارزی! عجب روشنفکری! عجب ساختارشکنیای! میبینی داش جوات؟ خره همونه پالونش عوض میشه. اسمم یه اسمی میذارم مث شمسی ریشو یا شمسی خایهدار تا زنای دیگهم دستشون بیاد چقد «مرد»م! بعدشم اگه کسی لب وا کرد جفت پا میپرم تو صورتش که آی تو داری به زنان توهین میکنی تا طرف غلاف کنه.
من که ملتفت بعضی حرفاش نشدم ولی گفتم: خب اینجوری که ما رو یادت میره شمسی جون. گفتش: نه ویتامین من! تو که میدونی من خاطرخواتم. اینا فقط برا شهرت شمسی جونته وگهنه عمراً بقیه زنا رو هم به اونجام حساب کنم.
دو زاریم افتاد. تا اطلاع ثانوی و به خاطر شمسی ریشو هر چی توش شبههی جنسیت باشه ممنوع و توهین به ساحت مقدس شمسی جون تلقی میشه مث: غیرت، عصمت، عفت، قدرت، سرعت، دقت، آلت، حالت و از این چیز میزا.
آره داشم، مخلص کلوم خیلی وضعیت داره خوب میشه. داریم جهش جنتیکی میکنیم با ابزار مدرن حرفای بندتنبونی بزنیم. خیلی خوبه این کامپیولوتر و اینترنتر. گفتن بیا کامپولوتر یاد بگیر و «وبلاش» بنویس تا کسی باشی. دیر فهمیدیم که میشه «مدرن» شد.
*دم نقطه ته خط گرم!