مردی مردستان که در هیاهوی اشباه الرجال و لاالرجال گم شد. مردی که نمونه عالی و متعالی فرهنگ دینی ما بود. مردی که در روزگار ماقبل بن لادن اسلام می ورزید و در روزگار ماقبل مردان انقلاب از دین می گفت. مردی که آخرین علامه بود. سبک راه می رفت. با همه دانشی که داشت. وارستگی اش بی مثال بود.
کمونهای از دست رفته
داشتم زندگینامه فروغ را مرور می کردم برای کاری که در دست دارم. رسیدم به این نقل از م. آزاد و دیگر نتوانستم پیش بروم: