قصه کهنه “تخلفات”ی که مجازات ندارد


بالاخره بعد از مدت­ها تحقیق و بررسی نتیجه­ی تحقیقات قوه­ی قضائیه در مورد پرونده­ی وبلاگ­نویسان اعلام شد:۴نفر به دادگاه می­روند که با رأفت با آن­ها برخورد خواهد شد وخانم­ها هم جزء این ۴ نفر نیستند.


عوامل ضابط (نیروی انتظامی) و قضائی هم «تخلفاتی»انجام داده­اند. به همین اختصار. اما:


۱- معلوم می­شود این­که وبلاگ­نویسان زندان رفته حکایت خود را از شکنجه­های سخت، اعتراف گیری­های جنسی، تک­نویسی علیه اصلاح طلبان، مصاحبه های اجباری تلویزیونی باز گفتند و درد مظلومیت خود را فریاد کردند، تأثیر خود را داشته است. مصاحبه­های دادستان تهران چه آن زمان که همه این­هارا گناهکار می­دانست، وچه آن زمان که معتقد بود مصاحبه­های تلویزیونی آنان عین حقیقت است، وچه آن موقع که همه چیز روشن شد وهمه ماجراها می­خواست به بینی خانم قاضی ختم شود با آنچه که امروز قوه­ی قضائیه می­گوید خیلی تفاوت دارد.

۲- معلوم نیست این­که پذیرفته شده که نیروهای انتظامی و قضائی «تخلفاتی» انجام داده­اند پذیرش همان ادعاهای وبلاگ­نویسان است یا نه؟ .از آن­جا که غیر از ۴ نفر، بقیه تبرئه شده­اند پیداست که حرف­هایی که زده­اند صحیح بوده . در این صورت آیا می­توان فقط با کلمه­ی آرام «تخلفات» از کنار آن­ها گذشت؟ چرا اعلام نمی­شود این متخلفان چه تخلفی کرده اند؟ مجازات آن تخلفات چیست؟ کدام دادگاه و کی به این تخلفات رسیدگی می­شود؟

ریاست محترم قوه­ی قضائیه که با حساسیت ویژه، این پرونده را مورد توجه قرار داده­اند بهتر از دیگران می­دانند که ذکر همین «تخلفات» توسط وبلاگ­نویسان اشک هیأت نظارت بر قانون اساسی را در آورد ، رئیس جمهور را به نوشتن چندین نامه وگزارش واداشت وباعث تأثر فراوان خود ایشان و همکارانی که در جلسه بودند شد.

برای حفظ آبروی نظام، قوه­ی قضائیه وکشور و با توجه به آموزه­های دینی که همه را در برابر قضات مساوی می­داند می­بایست قبل از هر چیز تکلیف این متخلفان روشن می­شد تا گزارش مقبول و کامل تلقی شود، و تا آن روشن نشود این پرونده هم­چنان در اذهان عمومی مفتوح، و گزارش ناقص خواهد ماند.

نوشته ابطحی در وب نوشت



 

مطالب دیگر

هذا فراق بیننا و بینکم

هر چه می گذرد می بینیم شکاف بین ملت و روحانیت معظم بیشتر می شود. طوری که دیگر رفوشدنی نیست. راه ما سوا ست. داریم

انقلاب؛ افسانه و آسیب خلقی شدن

در میان افسانه های سیاست در دوران مدرن کمتر افسانه ای به جذابیت و فراگیری و ویرانگری «خلقی شدن» است. تجربه های انقلابی قرن بیستم