Search
Close this search box.


محمد حقوقیخودمحوری روشنفکر ایرانی: محمد حقوقی در گفتگویی به مناسبت همایش شعر معاصر فارسی در ایران که درآن شاعران فارسی زبان غیر ایرانی هم شرکت دارند گفته است: شعر تاجیکستان و افغانستان و ازبکستان اصلا قابل مقایسه با شعر ایران نیستند و در کنار هم قرار گرفتن شاعران این کشورها اصلا سودی برای شاعران ایران در بر نخواهد داشت.

جنابشان به قول ایلنا در ادامه تصریح کرده اند: شعر افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان در مقامی نیستند که در کنار شعر معاصر ما قرار بگیرد چه برسد به این بخواهد ابراز وجود کنند. (پایان نقل از ایلنا)

فکر کردم درست که ما جماعت ایرانی گاه خودمحور می شویم ولی وقتی آنها که روشنفکر نامیده می شودند خودمحوری پیشه می کنند دردناک تر می شود و عمق بی خبری مغرورانه ما و آقایی فروشی ما را فاش می سازد. 

آقای حقوقی چنان ایران را محور جهان فرض کرده اند که هم به خود حق می دهند از ادب فارسی زبانان غیر ایرانی با تحقیر یاد کنند و هم یکبار به ذهنشان نیامده که فرض کنند اگر این مملکت گل و بلبل دارای مقام متروپل زبان فارسی است چه عیب دارد که رسم عاشق کشی کنار بگذارد و کمی هم از این عاشقان خود دلجویی و غمخواری کند.

سوال من این است که آخر برادران مگر همیشه باید “سود” ما مطرح باشد؟ و این ما یعنی چه کسانی؟ چرا نباید سود “زبان فارسی” را در نظر بگیریم؟ آیا اگر رفت و آمدهای فرهنگی با شاعران و اهل ادب تاجیک و افغان و ازبکستان و هند و پاکستان و ترکیه و مصر و کجا و کجا به سود ما و رفقای ما و دار و دسته ما نبود باید آنرا تقبیح کنیم؟ سود زبان فارسی را کجا محاسبه می کنیم؟ حالا اگر یک بار هم “ما” به دیگر فارسی زبانان سودی برسانیم و از آنها حمایت کنیم تا فارسی در بیرون از ایران نمیرد عیبی دارد؟ چرا چنین چشم تنگ شده ایم؟
 پدران ما که فارسی را تا چین و شمال آفریقا رساندند همین قدر جهان شان تنگ بود؟

مطالب دیگر

استاد فلک دولتمند خال

به لایق شیرعلی خیلی علاقه داشت. در شعر مولوی غرق بود. به نازکی های زندگی مردم خود سخت آگاه بود. گرفتارش بود. میان جنگ و

افسانه هر ملیت یک دولت

صداهای قومیت‌گرایانه در ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه شنیده می‌شود؛ صداهایی که رسانه‌ها و سیاست‌های معینی آن را بازتاب می‌دهند و طنین اغراق‌آمیزی به آن