Search
Close this search box.

Day: اردیبهشت ۵, ۱۳۸۶

ما دختران مان را دفن می کنیم

ریشه مبارزه با پوشش دختران با آن آیین دفن کردن فرزند دختر در عصر جاهلیت یکی است. تعارف نکنیم. همه حرفها بهانه است. نه خدا خواسته نه قرآن نه اسلام نه پیامبر. اصلا گوش ما به کدام حرف قرآن و خدا و پیامبر باز است که به فرض به این یکی باشد. سر تا پامان ضدیت با دین سلام و

زیبایی را در پستو نهان باید کرد؟ اولین بار، دبیرستانی بود. برای کافه گلاسه کافه نادری دلش لک می زد. پیراشکی نصرت را گرفت و رفت داخل کافه. او برای همین هوس کوچک نوجوانی، بیست ضربه شلاق خورد. .می گوید پاسدارها ریختند داخل کافه و همه را جمع کردند و بردند. مرا هم با کیف و مقنعه مدرسه بردند و

فاصله ما از غرب به نمونه ژازه طباطبایی

امشب شنیدن حرفهای ژازه طباطبایی کام ام را تلخ کرد. پیرمرد در اوج ناامیدی بود. او آدم عجیبی است. اشتباه نکنم اول بار کارهایش را در مجله خوب تماشا دیدم. مجله ای که دیگر هرگز در ایران تکرار نشد. او مدام می گوید آن دوران و مقایسه می کند آن دوران را با این دوران. دوران کنونی. ما آن دوره